Mohamad daichi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hysterical: روده بر کننده بسیار خنده دار

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowlife: پست

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soak: خیس کردن یا شدن

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agitated: آشفته پریشان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agitated: آشفته پریشان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hale: she's hale and heartyاون سالم و سلا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pharisee: ریاکار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand around: دست به دست کردن چیزی pliz pick up o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mercenary: مزدور کسی که برا پول هر کاری بکنه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mercenary: مزدور کسی که برا پول هر کاری بکنه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maid: خدمتکار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

declare: اعلام یا اعلان کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feud: خصومت دشمنی داشتن feud fuel سوخت f ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mixture: i tried baking a cake with mixture ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trespass: خلاصه بگم بی اجازه وارد ملک کسی شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lunatic: دیوانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lunatic: دیوانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flirt: لاس زدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after ever: برای همیشه forever forgood

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heist: سرقت کردن البته چیزهای با ارزش و مس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heist: سرقت کردن البته چیزهای با ارزش و مس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ungrateful: قدر نشناس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't cut him off: اصطلاح رانندگی جلوش نپیج

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chump: احمق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chump: احمق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stash: مواد نمیشه گفت در اصل مخفی کردن w ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reel: حلقه فیلم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goose: بابا مجید این جا میشه غاز غاز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goose: goose جمعش میشه geese geese immigra ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

film maker: فیلم ساز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

film maker: فیلم ساز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lowlife: پست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as such: بچه این بعضی ها اشتباه معنی کردند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upside down: بر عکس turn somthing upside down یع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unremovable: غیر قابل رفع she spilt the coffee o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

railing: نرده the old man when coming up the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

railing: نرده the old man when coming up the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lead line: عمق سنج take lead line & tell me ho ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shove: shove هل دادن از push قوی تر give s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hooker: prostitute جنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hooker: prostitute جنده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voracious: حریص

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lavatory: ممکنه از دست شویی تون استفاده کنم د ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insatiable: اون اشتیاق سیرنشدنی برای دانش داشت

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های Mohamad daichi