محمد حاتمی نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monarch: فرمانروا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modification: تغیر شکل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainly: اغلب، عمدتا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applicant: داوطلب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specialization: تخصص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

athlete: ورزشکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regardless: صرف نظر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performing: انجام دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encoding: رمزگردانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawing inferences: نتیجه گیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mapping relationships: پی بردن به روابط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interpreting: تعبیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extensive: زیاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interpret: تعبیر تفسیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

main: اصلی، عمده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: باثبات، استوار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

odd numbered: عدد فرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

even numbered: عدد زوج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

license: تصدیق, اجازه، گواهینامه، پروانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulations: Laws and regulations قوانین و مقررا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

property: ویژگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyesight: بینایی. دیدچشم چشم بینا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eyesight: بینایی. دیدچشم چشم بینا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coordination: هماهنگی مثلا: Motor coordinationه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scholar: پژوهشگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

colonic: تشنجی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tonic: مرحله انقباض عضلات در حملات صرع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seizure: حمله تشنجی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ictus: حمله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amnestic disorder: اختلال نسیانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjustment: سازگاری، انطباق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrusion: مزاحمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denial: انکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implied: اشاره داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopted: پذیرفته شده اختیار شده خوانده شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reared: بزرگ شده رشد یافته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reared: بزرگ شده رشد یافته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

separate: Separate enviroments محیط جداگانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shared: مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moderately: تا اندازه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instinct: غریزه ، سائق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

evolutionary: تکاملی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

evolutionary: تکاملی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expectancy: انتظار توقع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensation seeking: در جستجوی هیجان خواهان هیجان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achievement motivation: انگیزه پیشرفت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

achievement: Achievement motivation انگیزش پیشرف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diverse: گوناگون various

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fixed: ثابت، تثبیت شده،

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expressed: اعلام میدارد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predator: مهاجم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perspiring: عرق کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perspiring: عرق کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strives: می کوشد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furnace: شوفاژ خانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drive theory: نظریه سائق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

states: حالت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adonis complex: عقده ادونیس ( مربوط به اختلال بدریخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delayed sleep phase: تاخیر مرحله خواب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

negative affectivity: هیجان پذیری منفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detachment: بریدگی بی اعتنا بدون دلبستگی دل گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psychoticism: گرایش روانپریشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: stimulus

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biological drive: سائق زیستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no longer held: دیگر معتبر نیست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obtain: gainمترادف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sake: به خاطر، به جهت Own sakeبخاطر خود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrinsic motivation: انگیزش درونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrinsic motivation: انگیزش درونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performer: انجام دهنده، عمل کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

competence: capability

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battle: کشمکش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

businessperson: کاسب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key motive: انگیزه مهم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deficiency needs: نیاز های کمبود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DSM: Diagnostic and Statistical Manual o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utilization: مصرف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

basal metabolism: سوخت ساز پایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monitors: در بعضی از جملات کنترل کردن معنی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monitors: در بعضی از جملات کنترل کردن معنی می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set point: ( نقطه تثبیت ) معنی بهتری میتونه با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break: تجزیه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glucose: گلوکز:نوعی قند ساده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glucose: گلوکز:نوعی قند ساده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portion: مقداری، قسمتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intestinal: روده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal: روده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distention: بادکردگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cholecystokinin: کولوسیتوکنین یا CKK

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

motivational dispositions: امادگی انگیزشی در نظریه الپورت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

autistic disorder: اختلال در خودماندگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

childhood disntegrative disorder: اختلال فروپاشنده دوران کودکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

travels: حرکت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storage sites: مخزن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regulate: تنظیم

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gets it: موفق میشود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gets it: موفق میشود

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gives: بیان کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

substage: زیر مجموعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substage: زیر مجموعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preconventional: پیش عرفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indentified: مشخص شده، شناسایی شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combining: ترکیب کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self contered: خود محور ( روانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self contered: خود محور ( روانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated: در مورد همبستگی بین دو موضوع مثلا ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproduction: تولید مثل، تکثیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landmark: رویداد مهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: در مراحل رشدی - شناختی پیاژه به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreclosure: ضبط هویت ( روانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reached: رسیده، حاصل شده، دست یافتن، به چیزی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midtwenties: بین ۲۰تا ۳۰سالگی ( دهه میانی عمر )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noticeable: محسوس، برجسته، قابل مشاهده، ملموس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weaker: ضعیف تر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basal metabolic: سوخت ساز پایه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endurance: استقامت ، تحمل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body mass: حجم بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body mass: حجم بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

argued: معتقد بودن، استدلال کردن، بحث کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mode: شیوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opposing: متضاد، مخالف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acknowledge: پذیرفتن، تصدیق کردن، به رسمیت شناخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disagreement: مخالفت، قبول نداشتن، عدم توافق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legitimate: موجه متعارف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

midthirties: ۳۰ - ۴۰سالگی ( دوره میانسالی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visually: به صورت دیداری، بصورت ظاهری بصورت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recognition: بازشناسی، بازشناخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verbal: کلامی Verbal memory حافظه کلامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recognizing: تشخیص دادن، شناختن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fluid: به معنی سیال ، انعطاف پذیر مانند : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reflect: بیانگر ، بازتاب کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rotating: چرخش، چرخاندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crystallized: متبلور crystallized Intelligence ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accumulation: تراکم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

progression: پیشروی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brings: به همراه اوردن ، هماورد، به همراده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raising: بزرگ کردن، پرورش دادن Raising child ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exercising leadership: رهبری کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contributions: خدمات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integrity: انسجام Integrity versus despair انس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despair: ناامیدی Integrity versus despair ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfillment: خرسندی کامل بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

empty nest: اشیانه خالی ( سندروم شناخته شده در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empty nest: اشیانه خالی ( سندروم شناخته شده در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knot: پیوند ، ازدواج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tied: بسته شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

represents: بیانگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outside job: کار خارج خانه، یا بیرون از کار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contributor: عامل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broader: کلی تر، گسترده تر، جامع تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

typically: غالبا اغلب معمولا به طور معمول ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grown: رشد یافته، بالغ Grown childکودک بال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

popular: رایج، مرسوم، عمومی شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep mind: بخاطر داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep mind: بخاطر داشتن

١ سال پیش

مدال‌های محمد حاتمی نژاد