دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢١٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧,١٤٨
لایک
لایک
٢٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

معنای دیگر عکاس یا مترادف کلمهphotographer می شود.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٤

متراکم، انبوه، غالب، اغلب

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١

نگاه سریع به صفحه نمایش دوربین عکاسی و بررسی عکس بعد از عکاسی. ( در دوربین های دیجیتال )

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٩

در عکاسی به معنای بسیار واضح و برجسته است. البته تصاویری که در منظره یاب، روی نگاتیو، دستگاه آگراندیسور رنگی و سیاه و سفید و در نهایت مونیتورهای رایا ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٠

در عکاسی : "وابسته بودن، بستگی داشتن. مثال : Fine images are all about the marriage of light and subject / همه عکسها یا تصاویر وابسته به پیوند نور ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.