مرتضی حمزه سرکانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go a long way: آیندۀ بسیار موفقی داشتن؛ مثال: You' ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

color fidelity: وفاداری رنگ، یعنی توانایی سیستم تلو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seven grand: در زبان محاوره، "seven grand" به مع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenfield: زمین زراعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

against: با توجه به متن، معنای �بر اساس� هم ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a run for it: مثلِ تیر در رفتن؛ فلنگ را بستن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favouritism: تبعیض؛ حمایت بی رویه

٨ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

term sheet: تفاهم نامه سرمایه گذاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underachievement: ( در مدرسه و غیره ) : کم کوشی، کم ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drill down: " تکنیک شکستن مسئله " هم می توان گف ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sinking fund account: حساب وجوه استهلاکی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offshore: برون مرزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inconvertibility: تبدیل ناپذیری؛ ( مالی ) تسعیر ناپذ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

term sheet: تفاهم نامه سرمایه گذاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

term sheet: تفاهم نامه سرمایه گذاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acid test ratio: ضریب قدرت پرداخت بازرگانی : تناسب د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at risk rules: حسابداری و بازرگانی: اختیار به قیمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exercise price: قیمت توافقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bareboat charter: اجاره لخت/دربست کشتی: نوعی از اجاره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bargain purchase option: اختیار خرید به قیمتی ارزانتر از قیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

countertrade: تجارت متقابل داد و ستد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co generation facility: تأسیسات تولید همزمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit default swap: سوآپ نکول اعتباری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross border leasing: لیزینگ فرا ملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

puttable: گذاردنی puttable bond: اوراق قرضه گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self sustaining: خودکفا؛ بی نیاز از غیر؛ روی پای خود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self sustaining: خودکفا؛ بی نیاز از غیر؛ روی پای خود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wholly owned: تملیک شده؛ با مالکیت کامل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net of depreciation: پس از کسر استهلاک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indemnitee: تاوان گیر؛ غرامت گیر؛ تاوان ستان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indemnifcation: تضمین خسارت ، پرداخت غرامت ، تاوان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

junk bond: اوراق قرضه بنجل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deferral: حسابداری: تعویق deferral method: رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deferral: حسابداری: تعویق deferral method: رو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

statutory income: Net statutory income: درآمد خالص مش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gambler’s ruin: پاکباختگی قمارباز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

random walks: Random walk hypothesis: فرضیۀ گامها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uterine receptivity: پذیرش رحم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screenline: [screen line] [حمل ونقل درون شهری - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offering memorandum: یادداشت تفاهم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mineable: قابل استخراج ( از معدن )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

starting price: قیمت اولیه؛ بهای اولیه؛ قیمت آغاز؛ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aeroderivative: آیرودینامیکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

favouritism: تبعیض؛ حمایت بی رویه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reckoner: جدول محاسبه؛ حسابگر، شمارگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underperformance: عملکرد ضعیف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underperformance: عملکرد ضعیف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upstate: شمال، به طرف شمال، در شمال، شمال م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upstate: شمال، به طرف شمال، در شمال، شمال م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

convertible note: حسابداری: بدهی قابل تبدیل به سهام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market cap: حسابداری: ارزش بازار؛ کل سرمایۀ شرک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

market cap: حسابداری: ارزش بازار؛ کل سرمایۀ شرک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reformate: رشتۀ مهندسی مواد: بازسازه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sobering: تأمل برانگیز، فکر برانگیز؛ هوشیار ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sobering: تأمل برانگیز، فکر برانگیز؛ هوشیار ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unversed: بی تجربه، ناآشنا، ناوارد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unlevered: حسابداری: غیر اهرمی unlevered firms ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bundling: رشته علوم اقتصادی: قیمت گذاری فروش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bundling: رشته علوم اقتصادی: قیمت گذاری فروش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buydown: حسابداری: پرداخت یکجا. پرداخت یکبار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash sweep: حسابداری: بازپرداخت بدهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collar: در حسابداری: قرارداد کولار؛ به معنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy down: حسابداری: پرداخت یکجا. پرداخت یکبار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cushion: حسابداری: مبلغی اضافی، مانند مانده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cushion: حسابداری: مبلغی اضافی، مانند مانده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debottlenecking: رفع موانع تولید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flowsheet: رشته مهندسی مواد: نمودار پیشرفت کار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flowsheet: رشته مهندسی مواد: نمودار پیشرفت کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot briquetted: رشته مهندسی مواد: آهن گرم خشته شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steelmaking: رشته مهندسی مواد: فولاد سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creeping expropriation: مصادره ( یا سلب مالکیت ) غیرمستقیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fracking: استخراج گاز از طریق شکستن سنگهای مس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loss given default: حسابداری: زیان ناشی از نکول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waste energy: انرژی زاید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pulverised: pulverised coal: ( رشته مهندسی مواد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post panamax: کشتی پاناما ناگذر. کشتی ای که برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offering circular: حسابداری: اعلامیه فروش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tombstone: حسابداری و مالی: لوح تامین وام؛ اصط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

case control study: مطالعۀ مورد شاهدی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heterozygous: ناخالص ، ناخالص از نظر ژنتیکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decidual: رشته پزشکی: دسیدوایی ، مربوط به دسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uteroplacental: رشتۀ پزشکی: زهدانی - جفتی ، مربوط ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isocaloric: رشته پزشکی: هم کالری ، ایجاد کننده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elliptical trainer: رشته تربیت بدنی و ورزش: اسکی واره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer orientation: رشته حسابداری: مشتری مداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

customer orientation: رشته حسابداری: مشتری مداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

totalizing: فراگیر - تمامیت بخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

totalizing: فراگیر - تمامیت بخش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neoconservatism: نو محافظه کاری - نئوکان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customerism: مشتری گرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desubjugation: سوژه زدایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close quarter combat: مبارزه ی تن به تن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unshakeable: تزلزل ناپذیر راسخ استوار پابرجا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unshakeable: تزلزل ناپذیر راسخ استوار پابرجا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

model oneself on: از کسی تقلید کردن کسی را سرمشق قرار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beyond comparison: فراتر از هر سنجشی بی مانند بی‎همتا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earth shattering: تکان دهنده شوک آور حیرت انگیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earth shattering: تکان دهنده شوک آور حیرت انگیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technology intensive: فناوری محور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technology intensive: فناوری محور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prompt: رهنمود تلقین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi attribute utility theory: نظریه ی مطلوبیت چند معیاره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock portfolio: پرتفوی سهام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

text mining: متن کاوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weighted: با اهمیت معتبر با اعتبار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scalability: مقیاس پذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pinch and scrape: با فلاکت زندگی کردن با نان خالی سر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phosphorene: رشته ی فیزیک: فسفورن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business dashboard: داشبورد کسب و کار: داشبورد کسب و کا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time driven activity based costing: هزینهیابی بر مبنای فعالیت زمانگرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi supervised: نیمه نظارتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

p acnes: معادل Propionibacterium acnes : پرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antioxidant protection: محافظت آنتی اکسیدانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiaging: ضد پیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiaging: ضد پیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

over the horizon: حتمی، آنچه که وقوع آن حتمی است

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allotment: ( در بریتانیا، کشاورزی ) : زمین است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allotment: ( در بریتانیا، کشاورزی ) : زمین است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glacial: بسیار آهسته بسیار کند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glacial: بسیار آهسته بسیار کند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qi tonic: معجونِ حیات بخش شربتِ حیات بخش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitch deck: ارائه اسلایدی ( Pitch Deck ) که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch deck: ارائه اسلایدی ( Pitch Deck ) که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

informatively: آگاه گرانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

descriptively: به طور تشریحی به صورت توصیفی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obsessive compulsion: روانشناسی: وسواس جبری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumptionist: مصرف گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

blow: 1. ضربه، مشت. 2. ضربه، شوک 3. فاجعه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coculture: زیست شناسی: هم کشتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formulaic: کلیشه ای، قالبی، تکراری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tentatively: به طور موقت؛ احتمالاً؛ موقتاً؛ به ط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detached: ( شخص ) مستقل؛ بی طرف ( عقیده، رفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mixed scanning: بررسی تلفیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strike a chord with: strike/touch a chord: ( سخنرانی و غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike a chord with: strike/touch a chord: ( سخنرانی و غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the likes of: چیزهایی مانندِ؛ چیزهایی مثلِ؛ امثال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conservation ofﬁcer: محیط بان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

office block: ساختمان اداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritative: مقتدر،

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apodictic: واضح، مبرهن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meetinghouse: 1. ساختمان انجمن؛ ساختمان اجتماعات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gain insight into: از چیزی آگاه شدن؛ از چیزی مطلع شدن؛

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

poleax: نقش زمین کردن؛ گیج و منگ کردن، مات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

synectics: نوآفرینی یا بدیعه پردازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

denomination: ( پول، وزن، طول و غیره ) : واحد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denomination: ( پول، وزن، طول و غیره ) : واحد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aforementioned: بهتره برای این عبارت از �فوق الذکر� ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

symptomology: نشانه شناسی ( در بیمارى ) ، ( طب ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jumping to conclusions: زود قضاوت کردن؛ عجولانه نتیجه گیری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disqualifying the positive: روانشناسی: حذف رویدادها و اطلاعات م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guided imagery: در روانشناسی: تخیل فعال؛ تجسم هدایت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guided imagery: در روانشناسی: تخیل فعال؛ تجسم هدایت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortsightedness: کوته بینی؛ نزدیک بینی؛ بی بصیرتی؛ ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unbanked: "Unbanked" یا " underbanked" کسانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unbanked: "Unbanked" یا " underbanked" کسانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self fulfilling prophesy: پیشگویی معطوف به مقصود، پیش بینی مع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have dog in a fight: to have/not have an interest in a c ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wage a war: 1. با کسی جنگ کردن، با کسی جنگیدن 2 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

personation: خود را به جاى دیگرى معرفى کردن یا ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subject of theft: مایۀ سرقت؛ اسباب سرقت؛ موجب سرقت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apologetic about: be apologetic about: از چیزی شرمنده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make for: make for sth: کمک کردن به؛ مؤثر بود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pandemic lockdown: ممانعت از ورود و خروج ( مثلاً در دو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come out against: با چیزی آشکارا مخالفت کردن؛ مخالفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neuroendocrine pathway: مسیرهای نورواندوکرین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bunch of baloney: Of something being nonsense and fak ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

big boy: آدم کله گنده؛ آدم مهم و بانفوذ. مث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big boy: آدم کله گنده؛ آدم مهم و بانفوذ. مث ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gain the upper hand: ( بر کسی ) پیشی جستن؛ ( بر کسی ) تف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sit on one's hands: دست روی دست گذاشتن؛ هیچ کاری انجام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jokingly: از روی شوخی؛ به شوخی؛ به مسخره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understandably: دور از انتظار نیست که؛ همان طور که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pennies on the dollar: If something is pennies on the doll ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

downside risk: ریسک کاهش قیمت؛ ریسک نزولی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial authorities: بهتر است از �مقامات� خیلی استفاده ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough luck: That`s tough یا Tough lock 1. چه بد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be highly salable: مشتری زیادی داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ultraconvenient: فوق العاده راحت؛ بیش از حد راحت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agile process: فرآیند توسعه سریع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deposit taking organization: سازمان سپرده گذاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unfortunate: ( شخص ) : بدشانس، بداقبال، بدبیار، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unfair advantage: برتری مطلق توضیح: یک برتری مطلق ( U ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfair advantage: برتری مطلق توضیح: یک برتری مطلق ( U ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scale up something: scale sth up: افزایش دادن، بالا برد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scale up something: scale sth up: افزایش دادن، بالا برد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay the foundation for: چیزی را پایه گذاری کردن؛ بنیادِ چیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay the foundation for: چیزی را پایه گذاری کردن؛ بنیادِ چیز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legacy issue: معنی: an issue from the past that s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloud bursting: رشته مهندسی کامپیوتر و IT: انفجار ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a big surprise: غافلگیری بزرگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

influencer: فرد تأثیرگذار؛

١ سال پیش

مدال‌های مرتضی حمزه سرکانی