م بیک - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترحم کردن: مِهرسوزی کردن دلسوزی همراه با مهرب ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تر و چسبان: خود را به مسجد برساند ، تروچسبان نم ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کش واکش: شیر علی و برادر هایش می گویند :ما ب ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متلاشی کردن: پو کوندن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خدائی شدن: زبان فارسی همزه ندارد پس خدایی شدن ...

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١٠ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بدرقه: پا پیش مهمان رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورج: نسبت ( برای مقایسه ) نمره های تو ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تک و تا: الان می گن از حس و حال افتادم، در ص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نو کردن: نو کهنه کردن لباس ها یا وسایل اتاق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دل: اعماق جنگل =دل جنگل وسط کویر=دل کوی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بگرد: بهم بِگّرد یعنی عجله کن، بشتاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر و پا: هر وقت می آید به پرو پایم می پیچد و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست پیچی: خب پس همون مچ انداختن می شه دیگه.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحت کنترل: در دست گرفتن او ضاع تحت کنترل است = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشته خوردن: فلانی را چشته خورش کردم یعنی اول اع ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های م بیک