متین خدایی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: نمای کلی، رئوس مطالب، طرح کلی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fancy: دوست داشتن، میل داشتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obese: چاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twitch: انقباض ناگهانی عضله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regarding: در مورد، در باره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turn in: به رختخواب رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dominant: غالب، مسلط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

faint: غش کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

politics: سیاست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accusing: متهم کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

analyze: تجزیه و تحلیل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrangement: برنامه ریزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arson: ایجاد آتش سوزی عمدی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrange: تدارک دیدن، ترتیب دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extract: ( دندان پزشکی ) کشیدن دندان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

DIP: افت و کاهش ( دما و . . . )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disrupt: مختل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ahead: جلوتر، پیش تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set up: تاسیس کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

courtesy: رایگان provided free of charge

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drop sb off: کسی را به جایی رساندن و پیاده کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

groan: ناله کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impression: نظر، فکر، برداشت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

point of view: دیدگاه، نظر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sheer: کامل، محض

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

show off: پز دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sulk: قهر کردن، اخم کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wave: دست تکان دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beneficial: مفید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: اخراج کردن از کار ( به عنوان جریمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reckon: گمان کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rem sleep: دوره خواب با حرکات سریع چشم ( که فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

siesta: خواب نیمروز، قیلوله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleepwalker: کسی که در خواب راه می رود، خواب گرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

up to: تا ( حدودی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

desperate: بسیار سخت، بی امید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distressing: دردناک، بسیار ناراحت کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indian: سرخپوست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leisure: فراغت، تفریح

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twig: شاخه کوچک، ترکه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vcr: دستگاه ضبط و پخش ویدیو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demanding: طاقت فرسا، نیازمند توجه بسیار

١ سال پیش

مدال‌های متین خدایی