تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی، زارت zārat می گویند. به مقبره انبیا و اولیا و نوادگان پیامبر و بزرگان دین، نیز زارت می کویند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برخی از گویش های بلوچی به خوک و گراز، خیک می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی به آن هیزک hizak می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چَوَک čawak، در بلوچی به معنای آدم سبک سر، بی وقار، جلف و کم ارزش است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم سبک سر،

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فکر و خیال بد داشتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نحس بودن، مبارک نبودن، خوش یمن نبودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لذت نداشتن، خوش نگذشتن، لذت نبردن

پیشنهاد
٠

به کسی زور گفتن، به کسی ظلم و ستم کردن، در قدیم اربابان، برای گشت و گذار، نوکران و خدمتکاران خود را مجبور می کردند تا آنان را بر گردن خود سوار کنند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پر شدن، مالامال شدن، پر شدن مکانی از چیزی، چیز زیادی را در مکانی رو هم گذاشته شود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی زیادی را در مکانی روی هم انباشتن، مکانی را پر از چیزی کردن،

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شکل صحیح اصطلاح، پاچه خاری است. پاچه شلوار را خاراندن، به معنی گرد و خاک را از پاچه شلوار کسی زدودن و پاک کردن است. که معنای کنایه ای آن چاپلوسی کردن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لازم به ذکر است پاچه شلوار در قدیم گشاد بوده. مثل پاچه شلوار مردان بلوچ و کرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصل پاچه خار است اما اکثرا این اصطلاح را با واژه پاچه خوار اشتباه می گیرند. در قدیم وقتی کسی میخواسته موضوعی و خواسته خود را با کسی مطرح کنه و از ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در زبان بلوچی به کسی که تو دل برو و جذاب باشد �دلاله� dalāla می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تنبل، بی حوصله، کسی که حوصله بلند شدن از جای خود را ندارد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سبک جان مقابل گران جان و تنبل است. به معنای با حوصله، چالاک، کسی که همیشه حوصله انجام کار دارد. کسی که برای انجام دادن کاری، بهانه نمی آورد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی روتک rōtak به معنای روده است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی روت rōt به معنای روده است. روده انسان یا حیوان. به آن روتک rōtak نیز می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در زبان بلوچی raytā به معنی دیوانه و مجنون است. کسی که همیشه حرف های پوچ و بیهوده می زند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در گویش کتیچی، رمنده ramanda ب معنای دیوانه و بی خرد است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در گویش کتیچی: گوک gwak می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رپکو repkō: کسی که مکر و حیله کند. مکار، حیله گر، فریبکار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رپک راه repk - rāh حیله گری، مکاری، راه و چاره، چاره اندیشی، تدبیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رپک در زبان بلوچی به معنای فریب، حیله، مکر، فن و هنر است. شاید رپک همان ریب عربی باشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی به شغال، شگال šagāl می گویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در زبان بلوچی به آن چلکن čelken می گویند. آبی که آلوده و کثیف باشد، آب گل آلود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در برخی از گویش های زبان بلوچی نیز به دیوار، دیوال میگویند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گرفتار شدن، در بند افتادن، اسیر شدن،

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زبان دراز، کسی که هر چیزی را انکار می کند. در بلوچی می گوین: کحبه زبان kahba zobān

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خود را آرایش دادن، خود را زینت و زیور بستن، خود را زیبا کردن،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نزnez در برخی از گویش های بلوچی به معنای کِز و کز شدن است. جمع شدن، در خود فرو رفتن، در خود جمع شدن. پارچه ای که به دلیل چروک زیاد، یا آب رفتگی، در خ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی پروا، بی ملاحظه، بی تقوا،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

منصرف شدن، انصراف دادن، کناره گیری کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داخل کردن، فرو کردن، جای دادن مثل: واژه های عربی را در زبان فارسی وارد کرده اند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی در جایی فرو کردن، چیزی در جایی وارد نمودن. مثل: پنبه را داخل گوش کردن

پیشنهاد
٠

در زبان بلوچی و گویش کتیچی، پترتن peterten می گویند

پیشنهاد
٠

به زبان بلوچی و گویش کتیچی، پترانتن peterānten می گویند.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مبتلا شپن، گرفتار شدن، دچار شدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سریع حرف زدن، پشت سر هم حرف زدن و سکوت نکردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سریع، با عجله، با شتاب،

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در بلوچی چَوْچَل čowčalبه معنی، حقه، نیرنگ، فریب و مکر است. چوچل باز یعنی حقه باز، مکار، نیرنگ باز، کسی که اهل مکر و نیرنگ است

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چوچل باز یعنی حقه باز، مکار، نیرنگ باز، کسی که اهل مکر و نیرنگ است

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثل دیوانه ها رفتار کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هر شخصی، هر فردی، هر انسانی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنی عمومی، چیزی که عمومی باشد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که همه از آن استفاده رایگان کنند، چیزی یا وسیله ای که هر کسی می تواند از آن استفاده کند.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسیار ترسیدن، کنایه از ترسیدن زیاد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ستمگری، ظلم کردن، ستم کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در گویش کُتیچی از گویش های بلوچی به چوشیدن، چوسیرن می گویند. چوس به معنای مکش هست.