مسعود خواجه وندی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense of mission: احساس مسئولیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in spotlight: زیر ذره بین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insanely: فوق العاده , به شدت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insanely: فوق العاده , به شدت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

integration: استقرار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

digestive tract: دستگاه گوارش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digestive tract: دستگاه گوارش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in its own right: در نوع خود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

classic example: مثال ساده و معروف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

term: term s. th : اصطلاحا چیزی نامیدن مث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cognitive: تشخیصی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celebratory: مجلسی ( مناسب یا مربوط به مجالس شاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drown out: مانع دیدن شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light swamped: پر از نور

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weather calamities: حوادث طبیعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

but which: اما با این وجود

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pivot: تغییر مسیر دادن , به سمتی سوق دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

campaign pledge: وعده انتخاباتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensational: جنجالی , پر التهاب

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no data: ناشناخته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

halfway around: آن طرفِ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semblance: وجودفقط اسم ظاهری بدون داشتن اثر و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

word got out that: خبر . . . پخش شد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

village chief: کدخدا

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mass gathering: تجمع پرتعداد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

qualifying round: دور یک هشتم پایانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two time: دارای دو نیمه ( ورزش )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trove: انبوه, مقدار یا حجم زیاد از چیزی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prove futile: بی حاصل بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay phone: تلفن عمومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amsterdam: شهری به این نام در ایالت نیویورک آم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elbow pad: آرنج بند

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first lord of the admiralty: نماینده دولت در نیروی دریایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loss of life and treasure: تلفات جانی و مالی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allied powers: نیروهای متفقین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tenaciously: به شدت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

day 1: روز اول

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overnighter: مسافری که شب جایی می ماند

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carve: جدا کردن ، تفکیک کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vault: ( به قدرت ) رسیدن یا رساندن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make into: تبدیل کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulging with: پر از

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mount stand: موضع گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devastating: مرگبار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bundled: ( متهم ) کت بسته , دستبند زده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tighten s th's grip: عرصه را تنگ کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

watercraft: آب پیما , وسایلی مانند قایق و کشتی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watercraft: آب پیما , وسایلی مانند قایق و کشتی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distantly related: دور از دسترس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trough: چاله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conviction: جدیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emotionally charged: پر احساس , بسیار حساس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotionally charged: پر احساس , بسیار حساس

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ferment: جریان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emissions spewing: آلاینده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objectives: اهداف میان مدت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flurry: سیل, هجمه

٤ ماه پیش

مدال‌های مسعود خواجه وندی