ماندانا مظاهری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promoted: تبلیغاتی

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relent: تسلیم شدن، رضایت دادن

١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

farewell address: نطق خداحافظی، سخنرانی وداع

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

divestment: واگذاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reshoring: بازگرداندن کسب و کار به محل اولیه خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

road map: طرح وبرنامه ( در کسب و کار )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

road map: طرح وبرنامه ( در کسب و کار )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rectangular: چهار گوش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thematic: مضمونی، وابسته به مضمون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unleash: نازل کردن، رها کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

periurban: برون شهری، پیرامون شهر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intimidating: مرعوب کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trauma: جراحت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

information overload: اضافه بار اطلاعاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

information overload: اضافه بار اطلاعاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tax avoidance: فرار مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

farewell address: نطق خداحافظی، سخنرانی وداع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immediate predecessor: اسلاف بلافصل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empowering: قدرت بخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epilogue: موخره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

op cit: در رفرنس نویسی به معنای پیشین.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

navicert: گواهی معافیت از بازرسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyrie: جایگاه رفیع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in letter and spirit: در لفظ و معنا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the proof of pudding is in the eating: به عمل کار برآید به سخندانی نیست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buoy up: قوت قلب دادن، تشجیع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead a dog's life: زندگی سگی داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive a wedge between somebody: ایجاد شکاف میان افراد یا سازمان ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hamstring: مانع شدن، ممانعت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hamstring: مانع شدن، ممانعت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exclusivity: منحصر به فرد بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one to one: رو در رو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strip mining: استخراج نواری صحیح است و در ترجمه ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sank: با عرض معذرت sank معنی سینک ظرفشوی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های ماندانا مظاهری