مجید خوش خلق سیما - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنس مونث: گونه ماده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنس بشر: گونه آدمی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیراگیر: دورادور - محیط

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معنی بخشیدن: آرِش دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معمولی نبودن: ناهمگون بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معمولی بودن: ساده بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خیال بافی: به پارسی : گمان بافی یا گمانه زنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دندیدن: نجوا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محدوده حجاب زن: چهارچوبِ پوششِ زن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محدوده ها: چهارچوب ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محدوده بررسی: چهارچوب بررسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی تعهد: ناپایبند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضرر دیدن: زیان دیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضرر خوردن: زیان خوردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلام الله: گفتار یا سخن خدا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلام علم: گفتار یا سخن دانش - گفتار دانشورانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهش: وضعیّت و چگونگی هم معنی می دهد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکلیف فلسفی: خویشتن کاری فرزانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکلیف مدرسه: خویشتن کاری آموزشگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امکان ذاتی: توان گوهری یا توانمندی خدادادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امکان اخص: توانمندی ویژه تر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استقامت در دین: پایداری در کیش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استقامت بر ایمان: پایداری در باورمندی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استقامت بر تکلیف: پایداری در خویشتن کاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مکمل: رساگر شاید واژه مناسبی باشد برای مک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فصل رویش: هنگام یا زمان رویش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فصل شکار: زمان شکار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاضر غیاب: به پارسی : باشنده نباشنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاضرسفر: به پارسی : آماده نورد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغز دار: دارای مغز - توپُر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نغزگفتار: شیرین گفتار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نغز گوی: شیرین سخن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکل پذیری: آرایه پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکل پذیر: آرایه پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکل دهی: آرایه دهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دستور: به فرمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متمایلین: گرایش داران - خواهان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشانه های حیا: نشانه های شرم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طپنده: به پارسی تپنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وجودشناسی: هست شناسی - هستی شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لابراتوار فیلم در ایران: به پارسی : آزمایشگاه رُخشاره در ایر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برنگاشتن: نوشتن . نگاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همژاد: هم جنس = از یم جنسیّت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن و شویی: بجای زندگی مشترک زناشویی = زندگی زن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم گروه شدن: هموند شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پستایی: دوره ای - چرخشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماتک پکنده: پیشنهاد : ماتک پکنده را می توان جای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوکان: کرپه - فروشگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفعت طلبی: بهره خواهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست به راه: نیازمند - محتاج در گویش عامیانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رضایت از خویشتن: خشنودی از خویشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیطان پرستی: اهریمن پرستی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقلامی از: نمونه هایی از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احوال شما چطور است: چگونه هستید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در کمال استیصال: در نهایتِ بیچارگی - در سرآمد بیچارگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رویش درونی: بالندگی درونی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دامنه دار: ادامه دار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متاسف شدن: پشیمان گشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیاهان: رستنی ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطالعه اثار باستانی: بررسی یادبودهای باستانی . پژوهش درب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطالعه کردن با دقت: پژوهش یا بررسی کردنی ژرف - یا پژوهش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطالعه مجمل: بررسی کوتاه یا پژوهشِ فشرده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطالعه زمان و حرکت: بررسی زمان و جنبش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برداشت غلط: اندریافتِ نادرست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلط کاری: کار نادرست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مورد حمله قرار دادن: باره یورش نهادن - باره یورش دانستن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استشمام کردن: بوییدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسادت کردن: رشک ورزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در معیت: دوشادوش - شانه به شانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابل سنجش: سنجش پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تسکین دردهای قلبی خاصیتش است: این جمله به پارسی : آرامش دهنده درد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی دریغ: بی چشمداشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تازشگر: هجوم برنده - تاخت و تاز کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذر تراشی: بهانه جویی -

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نگرنده: تماشاگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ان یکی: یکی دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هرز رفتن: تباه شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درک شده: دریافته شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احترام والدین: ارجداشت زادوران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسب: پیله ور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفتخر کردن: بالنده کردن - بالنده ساختن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با اطمینان: دل آسوده - خوش گمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عادت شدن: خوی گشته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جعبه بندی: بسته بندی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارامش خاطر: دل آرامی

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسابرسی: سنجش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سعادت بخش: پارسی : خوشبختی آفرین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی التفات: بی مهر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رقم زدن: پدید آوردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجام وظیفه: انجام وظیفه - پارسی : انجام بایستگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قدر ناشناس: قدر ناشناسی : ناسپاسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تجدید قوا: تجدید قوا به پارسی : بازیابی توان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلامی: کلامی = گفتاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایثارگرانه: فداکارانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تدابیر: راهکارها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابل مشاهده: دیدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطاکاران: به پارسی : گناهکاران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رقم خوردن: پیش آمد شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اخلاقی: فراخویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رهاننده: نجات بخش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رهنمودی: شاید بتوان رهنمودی را جایگزین هدایت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهوع اور: هراش آور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابل بخشایش: درخورِ بخشایش یا بخشش پذیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قابل شستشو: شسته شدنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تباه کننده: تباهگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متوقف کننده: بی جنبش کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجلی گری: درخشندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شکوفایی: پیشرفت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اندود کردن: پوشانیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندود کردن: پوشانیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ادمی گری: آدمی گری به پارسی به جای انسانیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرزانه وار: دانا گونه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وارهیدن: وارهد = آزاد شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انجامی: اجرایی به پارسی انجامی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلبی: به پارسی : از دل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وحدانیت: به پارسی : تکینگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رویه نگر: رویه نگر برابر پارسی برای سطحی نگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاصله: دستامد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحت اختیار داشتن: به پارسی شاید این گزینه برای تحت اخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عینیت گرایی: شاید ( هست گرایی ) برای این واژه من ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرطی شدن: اگری شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توهم زدگی: گمان زدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عدم وابستگى به: نبود وابستگی به . . . نداشتن وابستگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وفادار ماندن: آیریا ماندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حق انتخاب: روایی گزینش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنجشگری: ارزیابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرابدار: ساقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

براید: براید : طلوع کند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریاکارانه: دورو بازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گریز از مرکز: دوری از کانون بنیادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استثمارگران: بهره کشان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اراده شخصی: با گرایش خود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقلیدی: پیروی نابخردانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تغییر جهت: تغییر جهت = دگرش سوی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امتحان شده: آزموده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جلوه گری: درخشندگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغراق امیز: گزاف آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکررات: مکررات = دوباره پردازی ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکرار مکررات: بازکردِ کارهای هر روزه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی روحی: شاید ماشینی بهتر گویای بی روحی باشد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جهانشهر: جهانشهر می تواند به معنای جهان یکپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر جاذبه: پر کشش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خداگونه: همسو و همگون شدن با صفاتِ بارز الهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تباه گر: خرابکار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تباهگری: خرابکاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تباهگری کردن: خرابکاری کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلی گویی: گویشِ همادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر مستند: بی پشتوانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زندگی شخصی: زندگی خود ویژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرج کرد: هزینه شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیروی انسانی: توان مردمی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوبت کار: گاهِ کار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حس کردن: دریافتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هیجانی شدن: شور گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبردستانه: ماهرانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازل شدن: فرود آمدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلالیت: بخشش خواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روندی: "برابر با روند" هم معنی می دهد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سادگی: بی آلایشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در اولویت: در اولویت = در نخستینگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کفران نعمت: تلف کردن یا نادیده گرفتنِ داشته های ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناشایند: غیر ضروری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخراج شده: بیرون کشیده شده یا درآمده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دودمان انسان: آدمیزادگان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باذکر جزءیات دقیق: با بازگویی مو به مویِ ریزگان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با ذکر: با بازگویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با ذکر نام: با بازگویی نام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاهد شدن: بیننده شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم عهد کردن: هم پیمان شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردایش: هماد یا همان مجموع در زبان عربی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انزواطلبی: انزوا طلبی =تنهایی خواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پژوهشگرانه: مانندِ پژوهشگران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشکفته: نو رسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم سودی: داشتن منافع مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

همسود بودن: همسودی یا همسود بودن برگردان پارسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارسال داشتن: فرستادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسافران: رهنوردان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلدرانه: زورگویانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخاوتمندانه: همراه با بخشندگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشق بی شرط: شیدایی بی چشم داشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی شرط: بی چشم داشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انسانی: آدمیزادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توجیه محال: روایشِ بی ریشه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بالیده: شکفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتصال دهنده: پیوند دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمال انسان: به پارسی : رسایی آدم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناشکفته: نروییده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مورد استفاده قرار دادن: بکار گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرافتمندی: والایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کنترل شده: پایش شده - مهار شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختلاف منظر: دوگانگی دیدگاه

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مجید خوش خلق سیما