مجید حاجتمند - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feather in one's cap: ( وقتی چیزی ) باعث افتخار و سربلندی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blueprint: نقل از هزاره : ( مجازی ) طرح کلی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facet: جنبه جنبه های ابتدایی a primary fa ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wreaking havoc: ( نقل از فرهنگ هزاره ) ویرانی به ب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filtering: تفکیک کردن !

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

become evident: مشخص شده که . . . معلوم شده که . . ...

٣ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heterodox: دگر اندیش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

third party: طرف دیگر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: پیش رفت ، سرو صدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: جلوه مهمی پیدا کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mathematical: عددی !! حسابی !!

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commoditized: کالایی شدن ، تبدیل به کالا شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

order of magnitude: به مراتب . . . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

direction: سمت و سو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

third party: دیگری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publishing: نشر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

direct result: نتیجه صریح ، دستاورد صریح نتیجه م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self sustained: متکی بخود

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stress test: آزمایش از طریق تحت فشار قراردادن ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

targeting: تعیین کردن ، مشخص کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shard: شیشه خورده ( برج شاد که مانند یک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contributions: نقش ، ره آورد ، دستاورد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academician: استاد دانشگاه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

widely: نزد همگان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fatal: ایراد اساسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrinkage: کسری مانند کسری موجودی کالا Inven ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mesh: نقل از هزاره : 1 ) ( تور ؛توری وغیر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

level of difficulty: میزان سختی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

helpdesk: مرکز پشتیبانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backdrop: نقل از فرهنک کمبریج : پرده ی پشت ص ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fact finding: به نقل از فرهنگ هزاره : 1 ) تحقیق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fact finding: به نقل از فرهنگ هزاره : 1 ) تحقیق ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representational: نقل از فرهنگ هزاره : ( هنر ) بازنمو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

casus belli: نقل از هزاره : بهانه ی جنگ ، دستاوی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammar school: مدرسه ! چون در سیستم ایرانی نداری ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touchy feely: نرم و لطیف ( در مورد پارچه و لباس )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broken: ناقص !! The internet that we have t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emerging: منصهء ظهور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the early days: در اوایل . . . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overqualified: صلاحیت بیش از نیاز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

origin: خاستگاه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palladium: پالادیوم در سال ۱۸۰۳ توسط ویلیام ها ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a multitude of: تعداد زیادی ( چیزی ) عده ی زیادی ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accounting machine: ماشین محاسباتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

now: خب ( در شروع جمله . . ) ( نقل ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

banquette: مبل راحت ، راحتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proposal: پیشنهاد پژوهشی پیشنهاده ( نقل از ف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

london rocket seeds: ( نقل از فرهنگ سلمیان حییم ) خاکشی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ripped off: 1 ) کلاه سر کسی گذاشتن ، گوش بریدن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pet peeve: حال بهم زن ، رو مخ One of my pet p ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tax holiday: تخفیف مالیاتی ، کاهش موقت مالیاتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsessed: فکر و ذکر !

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرزمین زیر پرواز: بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clochard: کارتن خواب ،

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lone star state: Texas is nicknamed the Lone Star St ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cest la vie: زندگیه دیگه !! زندگی غیرقابل پیش ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not for love or money: به هیچ وجه ، به هیچ قیمتی ، ابدا" ،

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greenwashing: ادای محافظت از محیط زیست را درآوردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in this context: با چنین اوصافی . . . . در چنین فضا ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set up: حالت ، وضعیت

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measurements: مقادیر ، اندازه ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mined: مداقه ، کنکاش ، بررسی بسیار دقیق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inbuilt: نهفته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

externalities: اثرات جانبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

known: معلوم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alma mater: آلما ماتر ( به لاتین: Alma mater ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

further: بعدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prescribed values: ارزشهای تعیین شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public utility: شرکتهای خدمات عمومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nudge: وا داشتن ، وا دارد

٤ ماه پیش

مدال‌های مجید حاجتمند