مهشید آزادروح - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navel gazing: خیره، مغروق در خود

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rut: عادت قدیمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lapse: کم کاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backslide: عقب گرد

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

booming business: حرفه یا کار پر رونق

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tumeric: زردچوبه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tumeric: زردچوبه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

correlate: ارتباط یا تاثیر متقابل داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

correlate: ارتباط یا تاثیر متقابل داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventional: ( در مورد مواد غذایی کشاورزی ) : آن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skydive: سقوط آزاد از هواپیما

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surge: موج ناگهانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promoter: ( ژنتیک ) : پیش بر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encode: of a gene: be responsible for produ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

input: contribution of work or information ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the turn of the century: اوایل قرن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

body mass index: شاخص توده بدنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

body mass index: شاخص توده بدنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

navel gazing: خیره، مغروق در خود

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pay cuts: To take a pay cut: به حقوق کم راضی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay cuts: To take a pay cut: به حقوق کم راضی ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

logjam: مخمصه، دشواری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

logjam: مخمصه، دشواری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch: صید، شکار

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hanker: به کسی یا چیزی چشم داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snappy: عجول

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expense: بریز و بپاچ، هزینه اضافی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pathological: 1. diseased 2. obsessive

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

superb: محشر، معرکه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just in case: تا مبادا. . . مبادا اینکه. . .

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forwarding: Advancing, promoting , improving

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

penetrant: غالب e. g: penetrant genes

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underline: بر جسته شدن، مورد اهمیت ویژه قرار گ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conveyor: تسمه نقاله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: بچه موش, توله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliably: مطمعننا، به طور حتم

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satellite country: کشور تابع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dysbiosis: ناترازشدن هم زیستی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crohn's disease: بیماری کرون

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intestinal tract: مجرای روده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intestinal tract: مجرای روده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fetish priest: نوعی واسط ارواح یا مدیوم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leaky gut syndrome: سندروم نشت روده

٤ ماه پیش

مدال‌های مهشید آزادروح