Ledbetter guy - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make it out: to meke it out means that you could ...

٢ هفته پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

twd: the walking dead سریال مردگان متحرک

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let alone: جدا ازینکه. . . سوای اینکه. . . چ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rull out: حذف کردن:they rull him out of the m ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rull out: حذف کردن:they rull him out of the m ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i knocked myself out: معنی:خودمو زور کردم، به خودم فشار آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make do: خود را با شرایط وفق دادن، با شرایط ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plot twist: تغییر ناگهانی در موقعیت، داستان، قض ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plot twist: تغییر ناگهانی در موقعیت، داستان، قض ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make it work: make it work means:to do something ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make it work: make it work means:to do something ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play innocent: to play innocent means that you pre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play victim: مظلوم نمایی کردن. مثال: he always ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play victim: مظلوم نمایی کردن. مثال: he always ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting the hang of something: قلق چیزی رو بدست آوردن، مثال: _how ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make it out: to meke it out means that you could ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make it out: to meke it out means that you could ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های Ledbetter guy