دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٦٣٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٨٧٣
لایک
لایک
١٦٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٠

آبادیس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١٤

to meke it out means that you could escape or flee from a hard situation or even being surviving بمعنی در رفتن گریختن از یک مخمصه، یا حتی زنده ماندن ...

دیدگاه
٤

قلق چیزی رو بدست آوردن، مثال: _how did the painting go? _it was hard at first, but now I'm getting the hang of it.

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٥

مظلوم نمایی کردن. مثال: he always plays the victim and don't take the responsibility for his mistakes. اون همیشه مظلوم نمایی میکنه و مسئولیت اشتباه ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٤

to play innocent means that you pretend that you have no knowledge about something you did wrong. خود را بیگناه جلوه دادن، مثال: don't need to play ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١٣

make it work means:to do something properly بطور درست کاری را انجام دادن. با قدرت و جان و دل، کاری را به ثمر رساندن example:don't worry we'll make it ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.