نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
period: همین که گفتم! یک کلام! A word use ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
prickly ball: توپ خارپشتی، توپ خاردار
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pitch black: ظُلمات سیاهی و تاریکی ای که در آن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
curl up: کِز کردن. یک گوشه، خود را جمع کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clear one's throat: صاف کردن گلو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear one's throat: صاف کردن گلو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drained: از نفس افتاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drained: بی رمق، بی حال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
CUP: کاسه ( در سینه بند )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
self centeredness: خودپسندی، خودگرایی، خودرایی، خودمحو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
self centeredness: خودپسندی، خودگرایی، خودرایی، خودمحو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dirt and pebble: شن و ماسه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باریکه راه: راه باریک و تنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cauldron: دیزی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
period: همین که گفتم! یک کلام! A word use ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unexpected: ناگهانی، نابهنگام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
minimal: ناچیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
underreport: کوچک نمایی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
candy apple: آبنبات سیبی، سیب آبنباتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nasty: ( در مورد زخم ) چندشناک، ناجور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitch: سلیطه، دریده، پاچه پاره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
born and bred in: اهلِ . . . بچه ی . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
place into context: making a topic easier to understand ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش