پیشنهادهای Kasra Gordini (١٠)
Relate to ارتباط یک طرفه با چیزی یا کسی داشتن Relate with ارتباط دو طرفه با چیزی با کسی داشتن
Noun ۱. کرک - پرز The chicks were just balls of yellow fluff. ۲. نخ - تار ( فرش٫ لباس٫ . . . ) He was picking bits of fluff off his trousers. ۳. کا ...
یک حیوان٫ عروسک ( به شکل حیوان ) , و یا انسانی که لباس عروسکی با شکل حیوان به تن داره. که معرف یک تیم و یا یک سازمان هست، و باور دارن که براشون شانس ...
1. نام نویسی کردن ( برای شرکت در سربازی، جنگ، و نیروهای سه گانه ) At the outbreak of war, he was enlisted in the army 2. روی ( کمک یا خدمت ) کسی حس ...
توجیه کردن، موجه کردن، کم کردن از شدت چیزی "even the fact that you once helped to save my life could not extenuate your offence" حتی این حقیقت که یک ...
نو ظهور - تازه رسیده
1. ربودن ( وسایل نقلیه ) و به کنترل درآوردن آن The airliner was hijacked by a group of terrorists. هواپیما توسط یک گروه تروریستی ربوده شد. ۲. چیزی ...
سر به هوا
محاکمه نشدن - تنبیه نشدن - بازخواست نشدن - مصونیت داشتن - کیفر ندیدن I get pissed off the impunity of governors in Syria یعنی از اینکه دولتمردان در ...
ترتیب دادن ( یک قرار یا ملاقات )