کامیار نوبختی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overleaf: صفحه بعد

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glance off: 1 - ricochet کمانه کردن 2 - reflect ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall out: There is a difference between fall ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep off: To not stand on

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glance off: 1 - ricochet کمانه کردن 2 - reflect ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

claim: به جز از ادعا و مطالبه کردن برای ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

claim: البته اصلاح میکنم جمله رو The recen ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: Take up sth is different from take ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incase: In case اگر کنجاکشن باشه به معنیه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

built in: توکار ، داخلی ، ذاتی و . . . بسته ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

develop: Develop a film For photography ظهور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on the brink of: . . . Be on the brink of در آستانه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be on the point of: در آستانه چیزی بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be on the point of: در آستانه چیزی بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be looking to: بر آن بودن ( جهت تصمیم انجام کاری د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be looking to: بر آن بودن ( جهت تصمیم انجام کاری د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a gap in the market: خلا چیزی در بازار منظور جنسی که تول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a gap in the market: خلا چیزی در بازار منظور جنسی که تول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sincerely: In formal letters * yours sincerely ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambition: همت ( برای انجام کار یا رسیدن به هد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straitjacket: لباس های آستین بلندی که آستین هاش ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avengers of blood: اولیا دم ، خون خواهان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avengers of blood: اولیا دم ، خون خواهان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worn out: قدیمی ، زوار در رفته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

osteoarthritis: آرتروز یا ورم مفاصل

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codominant: هم توان ، از اصطلاحات علمی در علوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

codominant: هم توان ، از اصطلاحات علمی در علوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tortoiseshell: گربه با رنگ موی مخلوط زرد و قهوه ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

immunology: ایمنی شناسی مبحثی در علوم زیست شناس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immunology: ایمنی شناسی مبحثی در علوم زیست شناس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barycenter: Or Barycentre اصطلاحی علمی در زمین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barycenter: Or Barycentre اصطلاحی علمی در زمین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self explanatory: Obvious Easy to understand

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self explanatory: Obvious Easy to understand

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

derogate: To make something less important or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet of somebody: Sweet of somebody=kind of somebody ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب مرغ: Chicken broth Or chicken stock

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bud off: جوانه زدن زیست شناسی : تولید وزیکو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bud off: جوانه زدن زیست شناسی : تولید وزیکو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overleaf: صفحه بعد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overleaf: صفحه بعد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

souvenir: Memento An object that you buy or ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protoctist: آغازی. البته به معنی آغازیان و فر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

protoctist: آغازی. البته به معنی آغازیان و فر ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های کامیار نوبختی