learner - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jism: جیزِم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet by and by: یه موقع - یه روز ی - یه وقتی در آین ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spill the beans: Reveal the secret : راز را فاش کردن

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plantain: موز سبز از خانواده banana

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمشیر را از رو بستن: شروع بحث و مجادله بدون تفاهم Take ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feliz navidad: به اسپانیایی : کریسمس مبارک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in poor health: بیماری - ناخوشی - ناتوانی Poor hea ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in poor condition: not strong and not ready to work or ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manger scene: Nativity scene صحنه ولادت عیسی مسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platonic friendship: دوستی افلاطونی - دوستی عمیق و بدون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a draw: مساوی شدیم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in poor form: a way of behaving that is improper. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pigpen: آغل خوک Pig pen Pigsty Sty

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sic semper tyrannis: رهبران ظالم به ناگزیر سرنگون می شون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rip someone a new one: informal scold or criticize someone ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a real bear: Very difficult

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real bear: Very difficult

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

between two stools: معنی تحت الفظی : ندونی روی کدام چها ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aa meeting: Open meetings are available to anyo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special olympics: بازیهای جهانی المپیک ویژه افراد با ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zoom around: بسرعت رفتن informal ) to move or g ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isosceles: تلفظ: آیساسِلیز Isosceles" is made ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nrdc: National resources defense council ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

playbill: بروشور نمایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

owe a grudge: Harbor a grudge Owe a grudge Nurse ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nurse a grudge: Harbor a grudge Owe a grudge Nurse ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as much as the next guy: As much as the next person به انداز ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corked bat: Corking a bat causes it to be light ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

another day in paradise: "Another Day in Paradise" is a song ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christian science monitor: نام روزنامه در آمریکا

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christian science: a religion based on Christian scrip ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

christian scientist: عضو فرقه christian science

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mohandas: مهاتما گاندی رهبر فقید هند

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

publishers' clearinghouse: PCH یک موسسه است

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diggity dog: Joy - surprise

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two tone: Two tone shirt: بلوز دو رنگ

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

culottes: دامن شلواری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

culotte: دامن شلواری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shabbat shalom: Shabbat : شنبه Shalom:سلام - صلح ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mitzvah: کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mitzvot: کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut in front: We just can't cut right in front م ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall ass backwards: یعنی بصورت غیرمنطقی و بدن هیچ زحمت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sucker for: شیفته و عاشق کسی یا چیزی بودن I'm ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shanda: Shanda” is a Yiddish word that tran ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

packed to the gills: تا خرتناق پر شده completely full: b ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sap the strength: حوصله کسی را سر بردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a pick: دست تو دماغ کردن

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it tolls for thee: کتاب ناقوسها برای که به صدا در می آ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

binding contract: قرارداد لازم الاجرا

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vertical leap: پرش ارتفاع

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

columbine: نماد یا سمبل حماقت Foolishness

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order of the boot: اخراج Get the sack Get the axe Ge ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get 86: اخراج شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go off the air: دیگر از تلویزیون پخش نشدن - پخش برن ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost me: to cause ( someone ) to lose someth ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall off the face of the earth: Wipe off the face of the earth Disa ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ask for much: Demand or expect more than usual , ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hitch your wagon to the stars: معنی تحت الفظی : واگن یا کالسکه ات ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iatry: پسوند یونانی به معنی درمان کردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust one's balls: Bust someone's balls" is a slang ph ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust balls: Bust someone's balls" is a slang ph ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip in zip out: سریع بودن - فوری

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cwazy wabbit: به طنز crazy rabbit

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust bust: شکستن انحصار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clipper ship: کشتی بادبانی تندرو Sailing ship : ک ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clip joint: noun informal a nightclub or bar th ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've e had it up to here: دیگه بسه - دیگه به لبم رسیده - دیگه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traffic school: a class that teaches you about driv ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

three cornered: Tricorn hat

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of a jam: get someone out of a jam Fig. to ge ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get the gate: از کار برکنار شده informal•North A ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choke the life out of: خشونت شدید به خرج دادن به قصد کشتن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rec room: اتاق استراحت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

film treatment: پیشنویس فیلمنامه Movie treatment

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

movie treatment: پیشنویس فیلمنامه Film treatment

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pa system: Public address systems — or PA syst ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come on up down: بیا بالا/پایین

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fiber of being: If you say that you feel something ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on someone's good bad side: Doing things that cause someone to ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

substitute bench: نیمکت ذخیره در فوتبال Dugout

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rachet box: جعبه آچار جغجغه ای

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rachet set: یک دست آچار جغجغه ای

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grave doubt: شک شدید

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wait'll: Wait till Wait until صبر کن تا زما ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wham and bam thank you ma'am: informal used in reference to sexua ...

٩ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land rush: طرحی در قسمتهای غربی آمریکا که زمین ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

land run: Land rush طرحی در قسمتهای غربی آمری ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpet sweeper: جاروی دستی بجای برقی که دسته های بل ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

martinize: خشکشوئی According to a March 2019 a ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack someone's knuckles: قولنج انگشتان کسی را شکستن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bongo: بانگو : ( به اسپانیایی: bong� ) یک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stratego: یک بازی استراتژیک تخته ای ( رومیزی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bugboy: Horse Racing slang. an apprentice j ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brith milah: Bris the ceremony in which a Jewis ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declaration of independence: به طنز ، بعلت تعداد صفحات زیاد ، مث ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get your knickers in a twist: Don't get your panties in bunch حر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get your panties in a bunch: Don't get your knickers in a twist ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cover charge: پول ورودی به کلاب شبانه یا بعضی از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your groove back: Groove : اینجا زندگی روزمره - عادت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roll the bone: Roll the dice : تاس انداختن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cabbage patch kids: Cabbage patch kids dolls:برند عروسک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

courtesy phone: تلفن مجانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vichy water: آب معدنی شهر ویشی فرانسه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codebreak: کشف رمز کردن - سر درآوردن از رمز - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازی دوستانه: Friendly game

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a moment's notice: Immediately بلافاصله - فورا : imme ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

andiron: سه پایه ای در شومینه که هیزم را روی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on a moment notice: Immediately بلافاصله - فورا : imm ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vizor: آقتابگیر ماشین - لبه کلاه که جلوی آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transom: قاب بالای دَر یا پنجره که ثابت است ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it lie: وِلِش کن . وقتی مسئله ای پیش می آید ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

safety glazing: شیشه نشکن Safety glazing is a modi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have to kill me: باید از روی جنازه ام رد بشه ترجمه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beans and franks: Beans and franks or franks and bean ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

franks and beans: Beans and franks or franks and bean ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temper your expectations: انتظارات خودت ر ا تعدیل کن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atomic wedgie: Noun. atomic wedgie ( plural atomic ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ventriloquist dummy: عروسکی که یک عروسک گردان بجایش صحبت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوز ناشتا: در عین بی پولی پُز مفتی دادن - من ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burn to someone's memory: در ذهن کسی حک شدن That orange dres ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uromysitisis poisoning: it is caused by prolonged failure t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sisyphus: سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sisyphean labor: سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

second runner up: نفر سوم مسابقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

premium grade petrol: بنزین ممتاز - بنزین عالی - بنزین سو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color me: Consider me Regard me as Color me ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give ear to: Give ear to nobles : به حرف اشراف گ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primae noctis: The phrase prima nocta, based on th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nocti: Primae noctis : حق شب اول

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when it matters: وقتی وقتشه - وقتی مهم است

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resilience: اگر در اثر فشار - ضربه یا کشش جسمی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de oppresso liber: آزادی از ستم شعار نیروهای ویژه آمر ...

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barrow boy: چرخی - فروشنده با چرخ دستی - دستفرو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitches get stitches: if someone tells an authority figur ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitches get snitches: if someone tells an authority figur ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

svalbard: مجمع الجزایر نروژی در اقیانوس منجمد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spade: Call a spade a spade : حقیقت را رک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the wish is father of the thought: Some examples of this proverb : 1. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subtle: نکته تلفظی : ساتل . b تلفظ نمیشه .

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

krakatoa: جزیره ای آتشفشانی در اندونزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chickadee: چرخ ریسک پرنده ای از راسته گنجشک سا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make my flesh crawl: باعث ترس یا چِندِشَم میشه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yeat: بله نخیر

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capulet and montague: فامیل رومئو و ژولیت در نمایشنامه ر ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blue water: آب موجود در اقیانوسها - دریاها و من ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carbo: کربوهیدرات

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tippytoe: نوک پنجه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

damnedest: It's the damnedest thing خیلی مسخر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tippy toe or tippytoe: نوک پنجه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algonquin round table: میزگرد هتل آلگونکوین گروهی از نویس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supersaver: . a specially reduced fare, as for ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no skin off my back: No skin off my back No skin off my ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no sweat off my back: No skin off my back No skin off my ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kerchief: دستمال سر - روسری Handkerchief : د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silhouette artist: هنر ساختن تصویر افراد با سایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sa allegations: Sexual assault allegations : ادعاها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lean away: Antonym : lean into

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unalive: کشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cast your vote: رای خود را بدهید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dui school: Learn about, and take responsibilit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first pass the post: The first contestant who reachs the ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loft apartment: Loft apartments are apartments that ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plighted lovers: عاشق و معشوقی که در شرایط خیلی بدی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock the ball out of the park: Hit the ball out of the park کاری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the ball out of the park: Hit it out of tha park Knock it out ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wine pairing: To drink a special wine with a cert ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reigning champion: قهرمان کنونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper fan: بادبزن کاغذی مثل مدل چینی ژاپنی ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live high off the hog: Live high on the hog لاکچری زندگی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get it through one's head: I got it through my head that my pa ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reach for the moon: Reach for the moon . Even if you mi ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what possessed you: کار غیر منطقی انجام دادی . چرا اینک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرهای خراسان: خرهای خراسان استعاره از مشغول بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know your onions: Know your stuff be very knowledgea ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

as old as chronos: پدر زئوس مال عهد دقیانوس

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

middle east roadmap: Specific plan for peace in the midd ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های learner