learner - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do good by someone: رفتار درست و منصفانه خاص با یک فرد/ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no skin off my ass: به پشمم No skin off my back No sk ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diavola: زن شیطانی - دیو زن - شیطان - جن زده ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

featured actor: بازیگر برجسته - بازیگر شاخص که نقش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch me up to speed: bring me up to speed مَنو آپدیت کن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move to strike: عبارت "Move to Strike" بسته به حوزه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't big league me: : Don't treat me like I'm unimporta ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grain alcohol: Grain Alcohol ( الکل گندم / الکل غل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure someone down: فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lure down: فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fondler: fond, le, er fond : خواهان، مشتاق، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coors light: کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're boning me: :you're boning me "You’re trickin ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coors: کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk somebody down: 1. To Persuade Someone to Lower The ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk someone down: 1. To Persuade Someone to Lower The ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold activated: 1. Cold - Activated Bottle English ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventional: Ordinary - normal - routine - forma ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flick someone off: give someone the middle finger : عل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flick off: give someone the middle finger : عل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liberty bell: ناقوس آزادی در فیلادلفیا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick back up: 1. The poster fell down; can you st ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust someone's dogs out: پاها را راحت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust one's dogs out: پاها را راحت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flame retardants: retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bindle: بقچه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

copulative: Coupling

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fat tub: وان بزرگ - آدم چاقالو

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

virus warfare: جنگ افزار ویروسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gribbit: قور قور قورباغه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust a deal: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust the budget: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broncobuster: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust heads: Collocations with "Bust" 1. Bust a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow to kingdom come: To destroy something completely or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the frame on someone: Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into one's pants: برای اولین بار با کسی رابطه جنسی دا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into ones pants: برای اولین بار با کسی رابطه جنسی دا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurocysticerosis: نوروسیستیسرکوزیس یک عفونت انگلی سیس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

psittacosis: تب طوطی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corner plot: زمین دو بر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stare ahead: خیره شدن به جلو

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shellace: shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

siphoning: ( سیفون کردن / مکش با لوله ) به فرآ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adulterated milk: شیری که با آب رقیق شده - شیر تقلبی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endemic: Endemic : بیماری بوی یک منطقه که با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

summer squash: کدو سبز خورشی - کدو زرد winter sq ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

winter squash: winter squash :کدو حلوایی summer ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wringer: ( شخص یا دستگاه که می چلاند ) آب چل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whacked off: Here are 10 common English sentence ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

broads: زنان - کارتها

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

severable: ✅ فعل ( verb ) : sever. : قطع کردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on crack rock: مصرف کننده کراک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack rock: ماده مخدر کراک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lopper: هرس کننده - کسی که سرشاخه های درختا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

huff glue: بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glue huff: بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind your pace: "اگر خیلی تند می روی، کمی آرام تر ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flag stones: سنگفرش

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woolly hair: Most common term for naturally curl ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plutonium smuggling: قاچاق پلوتونیوم از یک کشور به کشور ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shalt: thou shalt not steal : تو نباید دزد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magic spell: Here are some common English senten ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bait and switcheroo: Here are 10 common sentences using ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rhinorrhoea: Here’s a list of medical and scient ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up one's slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up someone's slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick up ones slack: جمله "pick up one's slack" در فارسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wooed: Romantic Context 1. English: "He w ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all sewn up: "All sewn up" یک اصطلاح انگلیسی است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

video intercom: آیفون تصویری

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

audio door phone: آیفون صوتی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easter egg hunt: easter egg hunt : بازی یافتن تخم مر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steamroller somebody into doing something: steam : بخار roll : غلت زدن - چرخی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microbeer: مراجعه به microbrew

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spin kick: از ورزش های رزمی که فرد بالا می پرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pub crawler: کسی که از یه میخونه به میخونه دیگه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steam whistle: English: "The old train blew its st ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knockwurst: a short, thick, highly seasoned sau ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ranter: Here are 10 common English sentence ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ranten: Here are 10 common English sentence ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gossamery: ریشه : در اواخر پاییز ( معمولاً ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putty in one's hands: putty in one's hand : معنی کلمه ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crank someone up: 1. Crank Noun ( Machine/Tool Relate ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crank letters: 1. Crank Noun ( Machine/Tool Relate ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suckler: The word "suckle" can be thought of ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mordacious: The word "mordant" comes from the L ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mordant dye: The word "mordant" comes from the L ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mordacity: The word "mordant" comes from the L ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

occured to: Meaning of "Occurred to" "Occurred ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as dead as disco: عبارت "as dead as disco" یک اصطلاح ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

portmanteau word: port : حمل کردن manteau : به فرانسه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyeful: سیر دل دیدن - سیر دل نگاه کردن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

way to hustle: آفرین داری حسابی می جنبی - داری حسا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storklike: پاهای بلند و لاغر مثل لک لک

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

posture corrector: قوزبند ( Posture Corrector ) مخصوص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bump it: fist bump بزن قدش این حرکت ( Fis ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impending: Impending marriage ازدواج قریب الوق ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whacky: "Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل ک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloth mitten: لیف حمام

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

balloon boquet: یه دسته بادکنک - مثل دسته گل

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radish rose: تربچه که به شکل گل رز تزیین می کنند ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

groveler: 1. Literal Submission ( Physical Ac ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seat protector: روکش صندلی توالت فرنگی که گاهی یکبا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

evangelic: این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی سا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glute bridge: پل باسن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strike one: The phrase "strike one" is often us ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strike two: The phrase "strike one" is often us ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

engrossingly: تاریخچه gross و engrossing Gross ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mile high: به طنز : بلند - دراز

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smiter: 10 جمله متداول با معانی مختلف "smit ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

laugh up ones sleeve: sleeve : در گذشته از آستین برای قای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conscienceless: con : با - همراه sci : know ence ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maraca: Maraca ماراکا ( ترجمه مستقیم و مصطل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infernal machine: in : درون - حالت تشدید fern : دنیای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conscionable: con : throughly sci :know on : پسو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infernal stone: in : درون - حالت تشدید fern : دنیای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guest host: در تلویزیون : مجری مهمان در مراسم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chap one's hide: در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chap ones hide: در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chap someone's hide: در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clydesdale: اسب بارکشی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sidler: sidle , er کسی که به آهسته یا با ح ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sidled: The root of the word "sidle" can be ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

petrifying well: Root Words of "Petrify": 1. Latin R ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jackbooted: 1. Literal ( Military Boots ) EN: ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jackboot: 1. Literal ( Military Footwear ) E ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

full blooded: 1. Literal Meaning ( Pure Descent ) ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laugh ones head off: "خیلی زیاد خندیدن" یا "از خنده روده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laugh one's head off: "خیلی زیاد خندیدن" یا "از خنده روده ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jocundity: Latin root "joculāris, " which mean ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give hotshot: Common Collocations of "Hotshot" 1 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

case in point: Case : مثال - نمونه In point : منا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grut: The word "grout" comes from the Old ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meth dealer: فروشنده مواد مخدر متا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting out of a ditch only to fall into a well: Out of the frying pan into the fire ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از چاله به چاه افتادن یا هنوز از چاله درنیامده به چاه افتادن: Out of the frying pan into the fire ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

from dan to beersheba: traveling the entire length of anci ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bourgeon: burgeon در گذشته گاهی به این شکل نو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wallin: wall in : محصور کردن - محاصره کردن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scare some sense into someone: اصطلاح "scare some sense into someo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get one's goat: معادل فارسی اصطلاح "get one's goat" ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malapropos: :inappropriate, inopportune Antony ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow up one's spot: Don't tell them my secret - you'll ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

traditor: Traitor: treason : خائن

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gingerbread palm or gingerbread tree: 1. I love the smell of gingerbread ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jugate: words with root : jugate Words w ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jugulate: words with root : jugate Words w ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're white hot: you're on fire: extremely skilled, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sideways sum: 1. Physical Direction ( به پهلو / ا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispenser: پخش کننده - توزیع کننده Water disp ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unwedged: The box was wedged between the wall ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resuscitator: re, sub, cit

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

babbling brook: babbling brook : A "babbling broo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pricing gun: وسیله ای که روی اجناس فروشگاهها برچ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hansom: تاریخچه جالب: اختراع در 1834: طراحی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diffidence region: dis , fidere dis : not , absence ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock someone out of commision: این اصطلاح ( to knock someone/somet ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock something out of commision: این اصطلاح ( to knock someone/somet ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in commision: آماده به کار out of commision : از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out of commision: از رده خارج in commision : آماده ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macho head games: macho : مردانه head games : بازی ه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

power ball: medicine ball

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sax: ساکسوفون - یکی از آلات موسیقی بالول ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delegating responsibility: واگذاری مسئولیت - تفویض اختیار

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ripping yarn: داستان عالی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick it to someone: 1. Confronting Authority EN: "The ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought it up: به فکر آدم رسیدن - به ذهن آدم رسیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thought up: به فکر آدم رسیدن - به ذهن آدم رسیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rugged style: ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allurer: a, lure, er allure : From Old F ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alluringness: a, lure, ing, ness allure : Fro ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruggedize: ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruggedise: ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruggedization: ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باس ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screw with one's head: Here are natural English sentences ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fan boat: هواکرد آبی - قایق پنکه ای

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my rods and cones: سلولهای میله ای و مخروطی شبکیه چشم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rods and cones: سلولهای میله ای و مخروطی شبکیه چشم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heave ho inter: عبارت "give someone the old heave - ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water pick: water jet : مسواک آبی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

water jet: water pick : مسواک آبی : از آب برای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down comforter: "Down" در اینجا به پرهای نرم و سبک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tats: 1. تاتو ( خالکوبی ) – رایج ترین معن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

otterhound: نوعی نژاد سگ شکاری با گوشهای افتاده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sample someone's ware: آزمایش کردن کالاها چک کردن بضاعت ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uberous: کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uberty: کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uber rich: Uber - rich = Extremely wealthy. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uber fan: Uber - rich = Extremely wealthy. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uber cool: Uber - rich = Extremely wealthy. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust someone's hump: معانی اصلی: 1. خود را به آب و آتش ز ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steel toe: به نوک فولادی در کفش های ایمنی اشار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putain: تلفظ: پوتان کلمه فرانسوی توهین آمیز ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

schtup: تلفظ: شتاپ با کسی روی هم ریختن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tinkertoy: TinkerToy ( تینکرتوی ) یک اسباب باز ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soy latte: لاته - شیر قهوه که در آن بجای شیر ، ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bastion of trust: دژ اعتماد - سنگر اطمینان

٦ ماه پیش

مدال‌های learner