My English Page - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leopard: leopard ( n ) ( lɛpərd ) =a large a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upwardly: به سمت بالا رو به بالا

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry on: carry - on ( n ) =a small bag or ca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commute: commute ( v, n ) ( kəˈmyut ) =to tr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

field: field 6 ( n ) =an area of land used ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hiking: hiking ( n ) ( haɪkɪŋ ) =the activi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

helmet: helmet ( n ) ( hɛlmət ) =a type of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glance: glance ( v, n ) ( ɡl�ns ) =to look ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straw: straw 4 ( n ) ( also drinking straw ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trunk: trunk 1 ( n ) ( trʌŋk ) =the thick ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chest of drawers: chest of drawers ( n ) ( pl. chests ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elaborate: elaborate ( v ) ( ɪˈl�bəˌreɪt ) =to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parrot: parrot ( n ) ( p�rət ) =a tropical ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driveway: driveway ( n ) ( draɪvweɪ ) ( also ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: lid 5 ( n ) ( also eyelid ) =either ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patio: patio ( n ) ( p�t̮iˌoʊ ) =a flat ha ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقتضیات: الزامات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creepy: creepy ( adj ) ( kripi ) =causing a ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come across: come across 1 =to find ( meet ) by ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stroke: 1. ضربه 2. سکته 3. نوازش 4. رخداد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pantyhose: pantyhose ( n ) ( p�ntiˌhoʊz ) =a p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cargo: cargo ( n ) ( kɑrɡoʊ ) ( pl. cargoe ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ignition: ignition ( n ) ( ɪɡˈnɪʃn ) =the ele ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug: plug 4 ( n ) =a thick round piece o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardigan: cardigan ( n ) ( kɑrdɪɡən ) ( also ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperesthesia: افزایش شدت احساس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escalator: escalator ( n ) ( ɛskəˌleɪt̮ər ) =m ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attic: attic ( n ) ( �t̮ɪk ) =a room or sp ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occur: منجر شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asparagus: asparagus ( n ) ( əˈsp�rəɡəs ) =a p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warehouse: warehouse ( n ) ( wɛrhaʊs ) =a buil ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trim: 1. کوتاه کردن مو - نوک گیری کردن مو ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hook: hook 1 ( n ) ( hʊk ) =a curved piec ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astronaut: astronaut ( n ) ( �strəˌnɑt ) =a pe ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tube: tube 6 ( n ) the tube =the televisi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accountant: accountant ( n ) ( əˈkaʊntnt ) =a p ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

راهن: آپارتمان = مال مرهونه راهن = بدهکار ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ponder: ponder ( v ) ( pɑndər ) =to think a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stupor: نوعی اختلال هشیاری است که در آن بیم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DAM: dam ( n ) ( d�m ) =a barrier that i ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deck: deck 3 ( n ) ( also deck of cards, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tissue: tissue 2 ( n ) ( pl. tissues ) =a c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tissue: tissue 1 ( n ) ( tɪʃu ) =a piece of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

razor: razor 2 ( n ) disposable razor ( dɪ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reflex action: عمل بازتابی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: lid 3 ( n ) trash can lid

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: lid 4 ( n ) glass lid

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lid: lid 2 ( n ) jar lid

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butcher: butcher ( n ) ( bʊtʃər ) =a person ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genuine: genuine 2 ( adj ) =sincere and hone ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smack: با کف دست زدن ( سیلی زدن، چک زدن )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow: bow 3 ( n ) ( boʊ ) =a long, thin p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crib: crib 1 ( n ) ( krɪb ) =a small bed ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clam: clam ( n ) ( kl�m ) =a shellfish th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cupboard: cupboard 2 ( n )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delicatessen: delicatessen ( n ) ( dɛlɪkəˈtɛsn ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hood: hood 3 ( n ) =the metal part over t ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cabin: cabin ( n ) ( k�bən ) =a small hous ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resent: resent ( v ) ( rɪˈzɛnt ) =to feel b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ataxia: آتاکسی ( ناهماهنگی عضلانی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lobster: lobster ( n ) ( lɑbstər ) =a sea cr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canoe: canoe ( n ) ( kəˈnu ) =a light narr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 4 ( n ) money pot

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 3 ( n ) teapot

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 5 ( n ) =the total amount of mo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 7 ( n ) ( also potshot ) =a sho ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 9 ( n ) the pot =a toilet

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counter: counter 2 ( n ) ( also countertop ) ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gutter: gutter 1 ( n ) ( ɡʌt̮ər ) =a long c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: spot 2 ( n ) =a small dirty mark on ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: spot 3 ( n ) rust spots

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: strike 3 ( v ) =to remove sth sb fr ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: strike 6 ( v ) =to show the time by ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: strike 4 ( v, n ) =to refuse to wor ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: strike 5 ( v ) =to rub sth such as ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike: strike 7 ( v, n ) =to discover gold ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beard: beard ( n ) ( bɪrd ) =hair that gro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relative: relative ( n ) ( rɛlət̮ɪv ) =a pers ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desert: desert ( n ) ( dɛzərt ) =a large ar ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroleptic: داروی ضدروان پریشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruise: cruise ( n ) ( kruz ) =a journey by ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apraxia: آپراکسی ( ناتوانی در انجام حرکات )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: spot 5 ( n ) =a particular area or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DIP: dip 2 ( n ) =a thick mixture into w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ecstasy: خلسه ( وجد، خوشی زیاد، سرمستی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jargon: jargon ( n ) ( dʒɑrɡən ) =words tha ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artery: artery ( n ) ( ɑrt̮əri ) ( pl. arte ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 6 ( n ) marijuana

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checked: checked ( adj ) ( tʃɛkt ) =having a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smash: 1. شکستن 2. کوبیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fugue: گریز: یک دوره کوتاه که به نظر می رس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cast: cast ( n ) ( k�st ) ( also plaster ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bruise: bruise 2 ( n ) =a mark on a fruit o ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obstacle: obstacle ( n ) ( ɑbstɪkl ) =a thing ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مرتهن: آپارتمان = مال مرهونه راهن = بدهکار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bowl: bowl 1 ( n ) ( boʊl ) =a deep, roun ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monument: monument ( n ) ( mɑnyəmənt ) =a bui ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrier: barrier 3 ( n ) safety barrier

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrier: barrier 7 ( n ) road safety barrier

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrier: barrier 5 ( n ) chain safety barrie ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

POT: pot 8 ( n ) =a large stomach that s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plug: plug 2 ( n ) plug adapter =a small ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

devastate: بهم ریختن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pack: pack 5 ( n ) =a group of animals th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beat: beat ( v ) ( bit ) ( beats, beat, b ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abolish: abolish ( v ) ( əˈbɑlɪʃ ) , =to off ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wise woman: wise woman ( n ) =a woman with know ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrette: barrette ( n ) ( bəˈrɛt ) =a small ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: venture 2 ( v ) =to risk losing sth ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: spot 4 ( n ) =a small mark or lump ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vegetative: رشدی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: venture 4 ( n ) ( vɛntʃər ) =a busi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: venture 3 ( v ) =to say or do sth i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

venture: venture 1 ( v ) ( vɛntʃər ) =to go ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decline: decline 2 ( v ) =to refuse politely ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdraw: withdraw ( v ) =to take money out o ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rigidity: سفتی عضلانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

service: 1. سرویس، خدمت 2. پذیرایی، رسیدگی ب ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trunk: trunk 3 ( n ) =the long nose of an ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pigeon: pigeon ( n ) ( pɪdʒən ) =a fat gray ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vulnerable: vulnerable ( adj ) ( vʌlnərəbl ) =w ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bracelet: bracelet ( n ) ( breɪslət ) =a piec ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amuse gueule: amuse - gueule ( n ) ( əˌmyuz ˈɡɜl ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debate: debate ( v, n ) ( dɪˈbeɪt ) =to dis ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

physical exercise: تمرین بدنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stereotype: رفتار کلیشه ای ( رفتار قالبی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come across: come across 2 =to appear, e. g. Mos ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trend: a general direction in which a situ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweater: sweater ( n ) ( swɛt̮ər ) =a piece ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brass: brass 1 ( n ) ( br�s ) =a bright ye ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aisle seat: aisle seat ( n )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mirror image studies: تحقیقات تصویر - آینه ای که دوره های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circadian: چرخه شبانه روزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wakefulness: هشیاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bush: bush ( n ) ( bʊʃ ) =a plant that gr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotional: در رشته روانشناسی فقط به معنای "هیج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

potential seriousness: خطر احتمالی - خطر بالقوه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manual driven: راهنمامحور

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle: tackle 1 ( n ) ( t�kl ) =the equipm ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonreciprocal: غیرمتقابل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vicinity: vicinity ( n ) ( vəˈsɪnət̮i ) =the ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle: tackle 2 ( n ) =an act of trying to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bruise: bruise 1 ( n ) ( bruz ) =a blue, br ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

MOP: mop 1 ( n ) ( mɑp ) =a tool for was ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tackle: tackle 3 ( n ) =a player whose job ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

implicate: نقش داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beige: beige ( adj, n ) ( beɪʒ ) =light ye ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strikebound: strikebound ( adj ) ( straɪkbaʊnd ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strikebreaker: strike - breaker ( n ) =a person wh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cupboard: cupboard 4 ( n )

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cupboard: cupboard 3 ( n )

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harness: harness 1 ( n ) ( hɑrnəs ) =a set o ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready mixed: ready - mixed ( adj ) =already mixe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypervigilance: گوش به زنگی | hypervigilance یک حال ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perseveration: درجا زنی ( درجاماندگی ) | persevera ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arc: arc

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precede: قبل از . . . روی دادن

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boardwalk: boardwalk ( n ) ( bɔrdwɔk ) =a path ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snap: snap 2 ( n ) =a type of button used ...

١ سال پیش

مدال‌های My English Page