تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

پدر /مادر خوانده ( والدینی که فرزند دیگران رو به سرپرستی میگیرن ) An adoptive parent is one who has adopted a child. When he was 7 months old, hi ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

پدر مادر خوانده ( والدینی که فرزند دیگران رو به سرپرستی میگیرن ) An adoptive parent is one who has adopted a child. مثال: When he was 7 months old ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

تسویه قضایی طلاق مثال: After months of negotiations, they finally reached a divorce settlement that included the division of their assets and custody ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

hang out ✔ در جایی یا با کسی وقت گذراندن مثال:Who is he hanging out with these days? او این روزها با کی وقت میگذرونه/میچرخه؟؟ hang around✔ الکی یک ج ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

hang out ✔ در جایی یا با کسی وقت گذراندن مثال:Who is he hanging out with these days? او این روزها با کی وقت میگذرونه/میچرخه؟؟ hang around✅ الکی یک ج ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

hang out ✅ در جایی یا با کسی وقت گذراندن مثال:Who is he hanging out with these days? او این روزها با کی وقت میگذرونه/میچرخه؟؟ hang around✔ الکی یک ج ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویکی پدیا فارسی: نوک خنجری یک پرنده با پاهای بلند، پرهای سفید و سیاه و نوک باریک و بلند که نزدیک آب زندگی می کند. 📑دیکشنری آکسفورد: a bird that li ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✅Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتاتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتاتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتاتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتاتو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی ✔Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- arch پسوند. به معنای حکمرانی کردن، پادشاهی Mon - پیشوند. به معنای مطلق، تنها، فقط An - پیشوند. به معنای بدون، بی Monarchy پادشاهی مطلق ( دیکتا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرنده سار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چین چیلا نه گربه ی سفید نه موش!!!! اما مثل موش در راسته ی جوندگان قرار میگیره ویکی پدیا: چینچیلا ( نام علمی: Clinlilla laniger ) پستاندار جونده کوچکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یعنی چی برابر پارسی تخم ماهی؟!!!! خب خاویار خودش پارسی هست دیگه. ازین پارسی تر کاربر کشاورز هم کامل توضیح دادند. در سایت etymonline هم این رو گفته: ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

✅afford یعنی از پس کاری برامدن ، از عهده ی مخارج برآمدن. مثال: Many smaller companies simply can not afford to buy health insurance for employees an ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

✅afford یعنی از پس کاری برامدن ، از عهده ی مخارج برآمدن. مثال: Many smaller companies simply can not afford to buy health insurance for employees an ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

❌affort باز هم یک واژه ی اشتباه دیگه. مجید دلبندم شما ها دو تا لغت رو باهم قاطی کردید. ✅afford یعنی از پس کاری برامدن ، از عهده ی مخارج برآمدن. مثا ...

پیشنهاد
٠

- دو تاش میشه یک دلار - یک دلار برای دوتاش “That’s two for a dollar” is a common phrase used to indicate that two items can be purchased for one do ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بازم یک واژه اشتباه در آبادیس. مجیییید دلبندم اون ✅construct نه ❌constract عوامل آبادیس نمیخواهید یکم دقیقتر نظارت کنید عزیزان؟؟؟!!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنامه اجرا کردن ( در تیوی ) مثال از کتاب اکتیو ریدینگ اینترو I can work in a restaurant or hotel. I can also write for food magazines or even do a ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

آقااا نکنید خواهشا. لطفا موقع اضافه کردن یک واژه به املا اون دقت کنید. ❌ institue چیه دیگه . . !!!! بعدش بدتر ازون اینه که آبادیس همینطور فله ای تای ...

پیشنهاد
١

کلا کسی که خیلی وراج هست و زیاد حرف میزنه اما اهل عمل نیست. معنی این اصطلاح رو از دوست نیتیوَم پرسیدم و این جوابش: This idiom is a personal favouri ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

well - paid adj. پول خوب/زیادی دریافت کردن so how do you like your job? It's boring. But I'm well - paid. I like the money!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

well - paid adj. پول خوب/زیادی دریافت کردن so how do you like your job? It's boring. But I'm well - paid. I like the money!

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

cookie vs biscuit 🍪cookies کوکی ها نرم تر، سنگین تر و پر تر هستن. شکر بیشتری دارن و چاق کننده می باشند. در حالیکه 🍪biscuit بیسکوییت ها سفت تر، سب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

cookie vs biscuit 🍪cookies کوکی ها نرم تر، سنگین تر و پر تر هستن. شکر بیشتری دارن و چاق کننده می باشند. در حالیکه 🍪biscuit بیسکوییت ها سفت تر، سب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Barbeque vs Grill 🥩BBQ کباب کردن مناسب غذاهای دیرپز مثل گوشت سردست، ران، دنده و . . خیلی دیر آماده میشوند میانگین حدودا ۲ ساعت و نیم معمولا در می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Barbeque vs Grill 🥩BBQ کباب کردن مناسب غذاهای دیرپز مثل گوشت سردست، ران، دنده و . . خیلی دیر آماده میشوند میانگین حدودا ۲ ساعت و نیم معمولا در می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

to have a barbecue کلا به معنی مهمونی دادن و کباب/بریان کردن در فضای باز مثال “We’re planning to have a barbecue this weekend to celebrate my dad’s b ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت for me vs ❓ to me❓ *هر دو گاهی برای ( نظر دادن و بیان ایده ) به کار میرود اما با یک تفاوت 1️⃣ for me برای من ( چیزی که برای من . . تاثیر یا کا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تفاوت for me vs ❓ to me❓ *هر دو گاهی برای ( نظر دادن و بیان ایده ) به کار میرود اما با یک تفاوت 1️⃣ for me برای من ( چیزی که برای من . . تاثیر یا کا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این حرف اضافه forبرای معانی مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. که معنی هر کدام را با مثال در اینجا آورده ام. ( ( پیشنهاد می کنم حتما واژه to را هم جس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

این حرف اضافه to برای معانی مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. که معنی هر کدام را با مثال در اینجا آورده ام. ( ( پیشنهاد می کنم حتما واژه for را هم ج ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو عبارت اول به معنی ( چیزی را برای کسی خواندن ) است: ✅read something to someone تاکیید روی کسی است که برایش می خوانیم، مثال I read a story to my son ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو عبارت اول به معنی ( چیزی را برای کسی خواندن ) است: ✅read something to someone تاکیید روی کسی است که برایش می خوانیم، مثال I read a story to my son ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو عبارت اول به معنی ( چیزی را برای کسی خواندن ) است: ✅read something to someone تاکیید روی کسی است که برایش می خوانیم، مثال I read a story to my son ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

get dressed✅ لباس پوشیدن ( مناسب یک موقعیت خاص مثل محل کار، عروسی . . ) I need to get dressed for work. get ready ✅ آماده شدن ( برای هر اقدامی چه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get dressed✅ لباس پوشیدن ( مناسب یک موقعیت خاص مثل محل کار، عروسی . . ) I need to get dressed for work. get ready ✅ آماده شدن ( برای هر اقدامی چه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get dressed✅ لباس پوشیدن ( مناسب یک موقعیت خاص مثل محل کار، عروسی . . ) I need to get dressed for work. get ready ✅ آماده شدن ( برای هر اقدامی چه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

get dressed✅ لباس پوشیدن ( مناسب یک موقعیت خاص مثل محل کار، عروسی . . ) I need to get dressed for work. get ready ✅ آماده شدن ( برای هر اقدامی چه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

get dressed✅ لباس پوشیدن ( مناسب یک موقعیت خاص مثل محل کار، عروسی . . ) I need to get dressed for work. get ready ✅ آماده شدن ( برای هر اقدامی چه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

teletubbies یک سریال بریتیشی عروسکی مخصوص کودکان، ترجمه شده ی این اسم به فارسی" تپلوها" است. این عروسک های تپل Tubby یک صفحه تلویزیون روی شکم و یک آ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

do something the night sway کاری را کل شب انجام دادن ( همراه با یک فعل به کار می رود ) مثال کل شب را رقصیدن dance the night away کل شب را حرف زدن t ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کاری را کل شب انجام دادن ( همراه با یک فعل به کار می رود ) مثال کل شب را رقصیدن dance the night away کل شب را حرف زدن talk the night away کل شب را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

click=snap معادل بشکن زدن با انگشت. حتی برای جلب توجه شخصی در مکانی استفاده میشود. crack شکستن غضروف های انگشتان کامنت های اول ( کاربر فیض و لیلی ) ...

١