حسین اسماعیلی زاد - جزئیات مدال‌ها

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottle up feelings: کنترل احساسات، مخفی نگه داشتن احساس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wear your heart on your sleeve: ابراز احساسات برای دیگران

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keep me informed: مدام به من خبر دهید، مدام مرا در جر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep me informed: مدام به من خبر دهید، مدام مرا در جر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

findings: یافته ها، نتایج تحقیقات

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tabloid: روزنامه ای نیم قطع و مصور که به اطل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the rocks: در شرایط سخت، در شرایط نامساعد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rally: معنی دیگر: rally ( round/around/to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shell: معنی دیگر: پوکه فشنگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking point: نقطه شروع بحران

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

relocation: جابجایی به محلی جدید برای استخدام د ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allowance: مقرری، جیره

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

performance related: وابسته به میزان عملکرد، متناسب با م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

team spirit: روحیه تیمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backing: support or help, especially with mo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set off: to make something start happening ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step aside: step down/aside کناره گیری کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tighten one's belt: هزینه را کمتر کردن، سر کیسه را سفت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lure: فریفتن، بوسیله تطمیع به دام انداختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tip the balance: tip the balance in favor of somebod ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the dust settles: بهتر شدن اوضاع، خوابیدن شر مثال: Wa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phoney: حقه باز، دو رو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anonymously: به طور ناشناس، با نام مستعار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posthumously: پس از مرگ

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posthumous: ( مربوط به ) پس از مرگ مثال: posth ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half truth: سخن نیم راست، حقیقت ناقص سخنی که بخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foregone conclusion: نتیجه قابل پیش بینی و حتمی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

too good to be true: زیاده از حد خوب، آنقدر خوب است که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back to front: پشت و رو، پس و پیش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sick and tired: bored with or annoyed about somethi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

two wrongs don't make a right: If sb does sth bad to you, that is ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fishing village: روستای ماهیگیری، روستایی نزدیک ساحل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on earth: what/why/how etc on earth . . . ? s ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in passing: توی پرانتز، در کنار موضوعات دیگر به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catwalk: راهروی مدلینگ، سکوی مُد، محل راه رف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ballot: سیستم رای گیری مخفیانه که کسی از را ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های حسین اسماعیلی زاد