نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set off: to make something start happening ا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
anonymously: به طور ناشناس، با نام مستعار
٧ ماه پیش
نوع مدال

تایید موبایل و ایمیل

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up: کنترل احساسات، مخفی نگه داشتن احساس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottle up feelings: کنترل احساسات، مخفی نگه داشتن احساس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up feelings: کنترل احساسات، مخفی نگه داشتن احساس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wear your heart on your sleeve: ابراز احساسات برای دیگران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wear your heart on your sleeve: ابراز احساسات برای دیگران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innermost thoughts: افکار خصوصی، افکار درونی، حرف دل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
innermost thoughts: افکار خصوصی، افکار درونی، حرف دل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sth away: معنی دیگر: فاش کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ivory: Ivory : ماده ای که دندان یا عاج از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep me informed: مدام به من خبر دهید، مدام مرا در جر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep me informed: مدام به من خبر دهید، مدام مرا در جر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dazed: گیج، شوکه حالتی که شخص نمی تواند خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
regain your senses: دوباره به حواس اومدن، به خود آمدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
regain your senses: دوباره به حواس اومدن، به خود آمدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
findings: یافته ها، نتایج تحقیقات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
findings: یافته ها، نتایج تحقیقات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tabloid: روزنامه ای نیم قطع و مصور که به اطل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
tabloid: روزنامه ای نیم قطع و مصور که به اطل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pry: در زندگی خصوصی کسی فضولی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
allege: اتهام وارد کردن، اظهار کردن، ادعا ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rehab: بازپروری، ترک اعتیاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rock: معنی دیگر: شوکه کردن، ناراحت کردن ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the rocks: در شرایط سخت، در شرایط نامساعد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
fellow: people that you work with, study wi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rally: معنی دیگر: rally ( round/around/to ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shell: معنی دیگر: پوکه فشنگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breaking point: نقطه شروع بحران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
relocation: جابجایی به محلی جدید برای استخدام د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
relocation: جابجایی به محلی جدید برای استخدام د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
allowance: مقرری، جیره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
performance related: وابسته به میزان عملکرد، متناسب با م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
performance related: وابسته به میزان عملکرد، متناسب با م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bonus: پاداش ( از طرف کارفرما به خاطر عملک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
maternity leave: maternity leave : مرخصی زایمان ( بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holiday entitlement: مرخصی استحقاقی مثال: Thirty days' h ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
holiday entitlement: مرخصی استحقاقی مثال: Thirty days' h ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
team spirit: روحیه تیمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
team spirit: روحیه تیمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backing: support or help, especially with mo ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set off: to make something start happening ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
go under: ۱. ورشکست شدن ۲. غرق شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
step aside: step down/aside کناره گیری کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
step down: step down/aside کناره گیری کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tighten one's belt: هزینه را کمتر کردن، سر کیسه را سفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten one's belt: هزینه را کمتر کردن، سر کیسه را سفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wriggle out of sth: wriggle out of sth/doing sth معنی: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wriggle out of sth: wriggle out of sth/doing sth معنی: ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lure: فریفتن، بوسیله تطمیع به دام انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take something lying down: کوتاه آمدن، زیر بار رفتن پذیرفتن شر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tip the balance: tip the balance in favor of somebod ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fuel: تقویت کردن، تجدید نیرو کردن، تحریک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dust settles: بهتر شدن اوضاع، خوابیدن شر مثال: Wa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the dust settles: بهتر شدن اوضاع، خوابیدن شر مثال: Wa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the cards: likely to happen محتمل، قریب الوقوع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on the cards: likely to happen محتمل، قریب الوقوع
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arouse: تحریک کردن، برانگیختن، بیدار کردن م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
talk up: talk sth up describe sth in a way t ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
level with: روراست بودن با کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
phoney: حقه باز، دو رو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anonymously: به طور ناشناس، با نام مستعار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
posthumously: پس از مرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
posthumous: ( مربوط به ) پس از مرگ مثال: posth ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
half truth: سخن نیم راست، حقیقت ناقص سخنی که بخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reproduction: معنی دیگر برای reproduction: نمونه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foregone conclusion: نتیجه قابل پیش بینی و حتمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a likely story: تو گفتی و منم باور کردم!، آره جون خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're kidding: نه بابا!، شوخی نکن، نمیتونه درست با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you're kidding: نه بابا!، شوخی نکن، نمیتونه درست با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
too good to be true: زیاده از حد خوب، آنقدر خوب است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
too good to be true: زیاده از حد خوب، آنقدر خوب است که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back to front: پشت و رو، پس و پیش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sick and tired: bored with or annoyed about somethi ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
two wrongs don't make a right: If sb does sth bad to you, that is ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
two wrongs don't make a right: If sb does sth bad to you, that is ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chrity begins at home: اول به خانواده و آشنایان خودت کمک ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fishing village: روستای ماهیگیری، روستایی نزدیک ساحل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fishing village: روستای ماهیگیری، روستایی نزدیک ساحل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on earth: what/why/how etc on earth . . . ? s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lightning never strikes twice: something bad or unpleasant is not ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at the very least: کمِ کمِش، حداقل حداقل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in passing: توی پرانتز، در کنار موضوعات دیگر به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
catwalk: راهروی مدلینگ، سکوی مُد، محل راه رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
catwalk: راهروی مدلینگ، سکوی مُد، محل راه رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ballot: سیستم رای گیری مخفیانه که کسی از را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش