پیشنهادهای حمید خدابخشی (١٢٢)
کسی که دامن کش است و دامن کشان راه میرود از شدت ناز و عشوه و اطوار ، داره انگار به زبان حال میگه: راه باز کنید که من آمدم . یا بقول سلاطین کور باشید ...
اگر صورت چیزی در رطوبت جلیدی منطبع شود آن صورت را وضعی و مقداری خاص باشد . /. جلید : یخ
دانش چاره اندیشی ، بعنوان مثال چه چاره ای بیاندیشیم که آب را از قعر چاه بیرون بکشیم؟
بَزَمند ، بزه مند ، بزومند : گناهکار _ در متون ترجمۀ قرآن که از قرنهای چهارم تا ششم وجود دارد ، این کلمه مکرر آمده است. ( حسین خدیو جم _ پاورقی فصل س ...
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ __ وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ __ [خیام]
علم هیأت = علم نجوم = مِجَسطی
مردمان بلخ این بشر را که احنف امیر کرده به بلخ ، او را مهرجانی هدیه آورده بودند. جامه و اسبان و سلاح و پیرایه های زرین و سیمین. چنانکه رسم عجم بود مه ...
مهرجانی : هدیۀ مخصوص جشن مهرگان ، هدیه ای ایست مانند عیدی که ایرانیان در روزهای جشن مهرگان ( دهم تا شانزدهم مهر ) به یکدیگر میدادند .
اَضحَویّـه : هدیۀ مخصوص عید اَضحیٰ ، هدیۀ عید قربان
نوروزیه ، هدیه ای که بعنوان عیدی در روز نوروز میدهند
مأجون بر وزن معجون . شبیه جن شده ، تبدیل به جن شده . صفت مبالغه ای بر امر زشت بودن . این پیرزن عجب مأجونی ست .
کفل گرد کردن به معنی فربه شدن و چاق شدن سرین است . کفل گرد کردند گورانِ دشت _ مگر شیر از این گورگه درگذشت؟ ( شرفنامه نظامی )
پیوسته ، راغب ، متمایل شده ، ملحق شده ، چسبیده ماهی قدر آب داند و عاشق باشد و چفسیده باشد بر وصال دریا ( مجالس سبعه مولانا )
محبت در حق باری ( تعالی ) در همۀ عالم . . . و جملۀ موجودات کامن است. فیه مافیه
مفرد سیّـئـات گناه ، معصیت هر فساد و سیئتی که هست از تصرف بنده است و هر صلاحی که هست از حق است __ مجالس سبعه مولانا
اومّید لیس یا اُمّیدلیس: �امیدوار. کسی که در امید به سر می برد� ( شهیدی، 1386، ج5: 184 ) . �امیدلیس یعنی کسی که امید دارد، ولی حق ندارد� ( استعلامی ...
�سقرپروردگان� به معنی دوزخیان است؛ کسانی که مایۀ پرورش آن ها دوزخ است ( فروزانفر، 1382: 1085 ) . این واژه از دو جزء اصلی سقر و پرورده و علامت جمع �ا ...
در مجالسِ سبعه مولانا آمده است: "الیواقیت تشتری بالمواقیت و المواقیت لاتشتری بالیواقیت" یعنی چون وقت عمر مهلت دهد، یاقوتها و گوهرها توان بدست آوردن ؛ ...
در مجالس سبعه مولانا آمده است "الیواقیت تشتری بالمواقیت و المواقیت لاتشتری بالیواقیت" یعنی چون وقت عمر مهلت دهد، یاقوتها و گوهرها توان بدست آوردن ؛ ا ...
بَـحّـاث کسی که زیاد بحث میکند حسام الدین ارزنجانی پیش از آنکه بخدمت فقرا رسد و با ایشان صحبت کند و بحـّـاثی عظیم بود فیه مافیه
دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو تا دامنت نگیرد دست خدایْ خوانان سعدی
من اگر از اجزا خود را فروسکلم ، لطفِ بی نهایت و ارادتِ قفل گشایی و بی چونیِ فتّـاحی او خواهد بود. ( فیه مافیه )