پیشنهادهای حمید خدابخشی (٩٧)
گُناد ( gonad ) عضو یا غده ای که در انسان و حیوان یاخته های جنسی تولید می کند. غده جنسی نرها بیضه ها و در ماده ها تخمدان ها اند . گناد یا گُند یا غُ ...
تئوری جنسیت یا Gender Theory هم شامل هویت جنسی gender identity میشود و هم شامل بیان جنسی gender expression . به سالهای بین 1870 تا 1915 عصر گنادها م ...
کوری عشق ست این کوری من حبِ یُعمی و یُصِم است ای حسن مثنوی مولانا
آرمادا یک کلمۀ اسپانیایی - پرتقالی ست . به معنای لغوی ناوگان دریایی . یا میشود گفت ارتشی دریایی ست که ماهیت جنگی دارد.
شیرعلی در لباس سالدات های روسی وارد میشود . __ پرندگان در طویله ( غلامحسین ساعدی )
اگر خدای ناکرده دستش خراش کوچکی بردارد پنجاه نفر میدوند و شیشه مرکور کروم برایش می آورند. __آسمون ریسمون ( ایرج پزشکزاد )
در انتظار شرم نباشید از این حریف جهل است انتظار سپیدی ز محبره. __ پرتو بیضایی آرانی
پول رایج رومیان از سه سکه تشکیل شده بود: طلا ( اورئوس ) ، نقره ( دناریوس ) و سکه های مسی یا برنجی ( سسترتیوس و دوپوندیوس ) . و ارزشش در تمام امپراتور ...
�نظریه جهان نوسانی� باور دارد کیهان ما همواره در چرخه های منظم و نوساناتِ دائمی افزایش نرخ تورم و کاهش نرخ تورم بوده است ( مِه بانگ و مِه رُمب ) و حا ...
گالی یک زبانِ سلتی منقرض شده است که قبل و در طول دورۀ امپراتوری روم در بخش هایی از قارۀ اروپا صحبت می شد. بعبارت دیگر ، گالی زبان سلت های گال ( فرانس ...
تلفظ فرانسوی: [bos]. منطقه ای در شمال مرکزی فرانسه که خاکی حاصلخیز دارد . این منطقۀ طبیعی بین رودخانه های سن و لوار واقع شده است. این نام از لاتین ...
نوعی شراب شیرینِ سرزمین پرتقال که خواستاران بسیار دارد . همچنین پورتو نام نوعی شراب تقویت شده قرمز است. این شراب به صورت انحصاری در دره دوروDouro در ...
زندگیِ خود نخواهد بهر خود _ نی پیِ ذوقِ حیاتِ مستلذ __ . ( مثنوی معنوی )
لا نُسلّم واعتراض از ما برفت _ چون عوض می آید از مفقود زفت _ ( مثنوی معنوی )
آنچه میخوانی بر آن افتاده ای _ دست را بر حرف آن بنهاده ای _ اصبعت در سیر پیدا میکند _ که نظر بر حرف داری مستند __ ( مثنوی مولانا ) . __ حدیث پیامبر ...
آن زمانی که درآیی تو ز خواب_ هوش و حسّ رفته را خواند شتاب_ تا بدانی کان از او غایب نشد _ باز آید چون بفرماید که عُـد _ ( مثنوی معنوی ) _. عُد ای ...
این جهان را که بصورت قائم است _ گفت پیغمبر که حُلمِ نائم است _ ( مثنوی معنوی )
سیدمیران گفت : تو که انقدر کولی و دردو نبودی. . . آهو گفت: دردو نبودم ؛ تنه ام به تنۀ آن سلیطه خورد. ( شوهر آهو خانم _ علی محمد افغانی )
ای بسا قاضیِ حبر نیکخو _ وز گلو و رشوتی او زرد رو _ __ ( مثنوی معنوی )
یک شاهی سناری که روزانه از پخت نانهای خاصگی در جیب شاطر میرفت. . . ولی روز به روز نان شهر خرابتر میشد و درنتیجه تعداد ظرفهای خمیر خاصه ای که به در نا ...
و ملاحده و اهل طبایع گفته اند که : صانع عالم افلاکست . ( تمهیدات عین القضات )
من کنم پیش تو دهان پرباد _ تا زنی بر لپم تو زابگری __ ( رودکی )
نا مُنتَـعِـش : ناخوش ، ناسالم _ این شنیدم لیک ، پیری مرتعش _ دست لرزان ، جسمِ تو نامنتعش __ ( مثنوی معنوی )
همچنان که سهل شد ما را حضر _ سهل شد هم قومِ دیگر را سفر __ ( مثنوی مولانا )
تا بدانی که تن آمد چون لباس _ رو بجو لابس لباسی را ملاس __ ( مثنوی مولانا )
اینک نتیجۀ تتبعات ایشان را عیناً نقل می کنیم. _آسمون ریسمون . ( ایرج پزشکزاد )
اما قُرّای مداهنین آنان باشند که چون فعل کسی بر موافقت هوای وی باشد، اگرچه باطل بوَد بر آن فعل وی را مدح گویند . _ ( کشف المحجوب هجویری )
آرونا ARUNA در اساطیر هندی، به عنوان ارابه ران آفتاب شناخته می شود. او پسر کاشیاپا و آدیتی است و به عنوان یکی از شخصیت های مهم در اساطیر هندو به شمار ...
گروهی دیگر . . . گویند که ماعلم تصوف و معرفت می گوییم و ایشان اندر عین نکرت اند. _ ( کشف المحجوب هجویری )
عوام بدان بسنده کرده گویند که ما حق را همی بشناسیم و خواص بدان خرسند شده که اندر دل تمنایی یابند. و اندر نفس هاجسی . و اندر صدر میلی بدان سرای. . _ ...
اُبالی به عربی یعنی اهمیت میدهم. لا اُبالی یعنی اهمیتی نمیدهم .
در بدن انسان ۷۲۰۰۰ نادی ( جاده های عبور انرژی ) داریم که مهمترین آنها سوشومنا ، آیدا و پینگالاست . آیدا و پینگالا در دو طرف ستون فقرات قرار دارند که ...
نیرویی که بر اساس پرانا کار میکند . پرانایی . نیروی محرک . نیروی حیاتی بر طبق فلسفۀ هندو .
عصای چاوش . از نظر فلسفۀ هندی کادوکئوس یک الگوی آفرینشی ست که در بسیاری از پدیده های طبیعی میتوان آنرا دید حتی در بدن انسان . دو انرژی مار مانند به ...
سولولوگ یا سولی لوگ نوعی تک گویی در نمایشنامه است . هنگامی انجام میپذیرد که بازیگر یا راوی از مخاطب ( های ) خود بی خبر است. مثلاً در تئاتر بازیگری که ...
پس خروسش گفت : تن زن ! غم مخور _ که خدا بدْهد عوض ز اینت دگر __ مولانا
rhythmic دارای وزن و آهنگ ، ریتم
valve , شیر ، والو ، والف ، دریچه ای که برای باز یا بستن ورودی یا خروجیِ یک سیال استفاده میشود و دارای یک دسته برای باز و بسته کردن است
از سفر بیدق شود فرزینِ راد _ وز سفر یابید یوسف صد مراد _ ( مثنوی معنوی ) _ . بیدق = سرباز در بازی شطرنج . فرزین = وزیر در بازی شطرنج
فُلک = کشتی __ صورتت خرگاه دان معنیت تُرک _ معنی ت ملّاح دان ، صورت چو فُلک _ ( مثنوی مولانا )
هر چه غیر اوست استدراج توست _ گرچه تخت و ملک توست و تاج توست _ ( مثنوی مولانا )
این صدا و زنگ و غبرت ( غبار ) و رَین ( عیب ) و غَین ( تیرگی ) و غم همه کدوراتِ بشریت است . __ تمهیدات عین القضاة
این صدا و زنگ و غبرت ( غبار ) و رَین ( عیب ) و غَین ( تیرگی ) و غم همه کدوراتِ بشریت است . __ تمهیدات عین القضاة
این صدا و زنگ و غبرت ( غبار ) و رَین ( عیب ) و غَین ( تیرگی ) و غم همه کدوراتِ بشریت است . __ تمهیدات عین القضاة
علم شعبده که مثلاً از کاغذ بریده، پرنده به پرواز آورند و از مجسمه ی بی جان، جسم جاندار ارائه کنند و . . .
علم طلسمات و اعداد و حروف که با آن اعمال خارق عادت انجام دهند، مثل رسانیدن دو تن که معاشرت و معاشقت و زناشوئیشان غیرممکن باشد و احضار و طرد و بوجود آ ...
علمی که با آن در تصوّرات مردم تصرف کنند، یعنی اشیاء و احوالی به نظر آنها رسانند که وجود نداشته باشد و مناظری به تصورشان آورند که خارج از امکان باشد م ...
چوب سیاه گره دار، مخصوص قلندران به نشانۀ ناهمواری دنیا
پوششی گشاد و بلند مانند قبا از نمد با آستین های دراز و قدی تا مچ پا، مخصوص ساربان ها که در سرما و زمستان ها به کار می بردند. گشادی کپنک تا حدی بود که ...
رجوع شود به کنترات . کنتورات، سپردن کار به کسی به طور کامل در زمان معین با نرخ مشخص