تاریخ
١ سال پیش
متن
There's a word I keep hearing lately: "technocrat.
دیدگاه
٠

یک کلمه هست که این اواخر مدام میشنوم: " تکنوکرات

تاریخ
١ سال پیش
متن
The brothers resemble each other in taste.
دیدگاه
٤

برادران از نظر سلیقه به یکدیگر شباهت دارند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A figure emerged from the mist.
دیدگاه
٩

یکی از تو مه ظاهر شد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The chant was deafeningly clear from the outset.
دیدگاه
٢

سرود از ابتدا به طرز کر کننده ای واضح بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The subject of his poem is to chant the praises of labour heroes.
دیدگاه

موضوع شعرش سرودن در مدح قهرمانان کار است

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He was greeted by the chant of "Judas! Judas!".
دیدگاه
١

از او با سرود "یهودا یهودا" استقبال شد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The crowd chanted its loyalty to the leader.
دیدگاه

جمعیت وفاداری خود به رهبر را شعار دادند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The rabbi chanted the passage from the Torah.
دیدگاه

خاخام متنی از تورات را سرود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We must not shirk our responsibilities to the citizens of our great state.
دیدگاه
٠

ما نباید از مسئولیتهایمان نسبت به شهروندان ایالت بزرگمان ( عالی ) شانه خالی کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A determined burglar will not shirk from breaking a window to gain entry.
دیدگاه
٠

یک دزد مصمم از شکستن پنجره برای رسیدن به راه ورود طفره نمیرود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He was very attentive to her when she was ill.
دیدگاه

وقتی بیمار بود او خیلی مراقبش بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you are not attentive to the sauce as it cooks, it is likely to burn.
دیدگاه
٢

اگر شما به سسی که داره میپزه توجه نداشته باشید اون احتمالا بسوزه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The students were very attentive while the instructor went over the items that were sure to be on the exam.
دیدگاه
٤

دانش ـموزان حواسشان را جمع کردند وقتی مربی موضوعاتی که مطمن بود در امتحان میاد را مرور میکرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His children were dwarfed by insufficient food.
دیدگاه
٢

بچه های او به خاطر مواد غذایی ناکافی کوتاه قد بودند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Subsequent events verified that his judgement was at fault.
دیدگاه
٢

اتفاقات بعدی تایید کرد که قضاوتش اشتباه بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The story will be continued in subsequent issues of the magazine.
دیدگاه
١

این داستان در شماره های بعدی مجله ادامه خواهد داشت

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Be assertive rather than bottle up your anger.
دیدگاه
٠

قاطع باشید بجای اینکه خشم خود را سرکوب کنید

تاریخ
٢ سال پیش
متن
CANADIANS used to think of themselves as being quiet, modest and unassertive.
دیدگاه
٠

کاناداییها قبلا خودشونو ارام فروتن و محجوب میدونستند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Mr Lee is one of the very few modest, unassertive personalities in the company.
دیدگاه
٠

آقای لی یکی از معدود شخصیتهای فروتن و محجوب در شرکت است