حسن اشرف زاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soak in the glory: غرق در شکوه - Soak in the glory=از ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bold font: فونت پررنگ ، فونت اشکارتر از فونت م ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

create deployment: پیاده سازی، پیاده سازی نرم افزار، د ...

٢ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

دانش لعنتی،اگاهی ودانش ناپسند،علم ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mischief: شیطنت، فتنه به پا کردن، پستی با ma ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myalgia: ماهیچه درد، درد ماهیچه و عضله، دردع ...

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fluke: اتفاقی که باشانس همراه باشد، رویداد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

commencement: جشن فارغ التحصیلی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frustration: disappointment, ناامیدی، ناکامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treadmill: دستگاهی که برای ورزش در ورزشگاه و خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collaboration: واژه های فارسی برای collaboration ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whack: محکم ضربه زدن، ، با قدرت تمام ضربه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reach out: ارتباط با کسی برای کمک خواستن - - ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puddle: چاله اب که توی خیابان یا پیاده رو، ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glimpse: نگاه سرسری

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترگمان: دیکشنری، ترجمه، ترجمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

equestrian: اسب سواری ، سوارکاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equestrian: اسب سواری ، سوارکاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jocky: سوارکاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jocky: چابک سوار، سوارکار چیره، سوارکار ما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snitching: خبرچینی، فضولی ، لو دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synchronise: هماهنگ ، هماهنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synchronise: هماهنگ ، هماهنگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synchronisation: همگام سازی ، تطبیق دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blown away: Blown my mind away نزدیک بود شاخ در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scab: خون خشکیده، جای رخم خشکیده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scab: خون خشکیده، جای رخم خشکیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turquios: رنگ ابی روشن، ابی فیروزه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recursive: قابل بازگشت، برگشتنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catchup: در درس خواندن، هنگامی به دلیل غیبت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drowse: خواب الودگی، چرت، خواب در اثرعوارض ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pathetic: تاسف بار، تاسف انگیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patriarchy: مردسالاری، پدرسالاری، زمانی که مردا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patriarchy: مردسالاری، پدرسالاری، زمانی که مردا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fluke: اتفاقی که باشانس همراه باشد، رویداد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feral: وحشی، رام نشدنی، دارای خوی وحشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spurned: ریخته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spurn: ریزش، باپاچیزی را ریختن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarred: زخم خورده، ضربه خورده از، زخمی، اسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthetic: الیاف مصنوعی، سنتزی، درلباسشویی گذا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harassment: خشونت، آزار وآسیب، تعرض، آسیب رساند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metastatic: ازجایی به جا یا جاهای دیگر رفتن، پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metastatic: ازجایی به جا یا جاهای دیگر رفتن، پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stomp: کوبیدن پا روی زمین، کوبیدن پا به زم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detonation: انفجار، منفجرشدن، ترکیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whacked: ضربه زدن، ضربه زدن با خشم، به لرزه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whacked: ضربه زدن، ضربه زدن با خشم، به لرزه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

munk: گند زدن، ، خراب کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shivering: لرزش، لرزیدن ، در اثر سرما لرزیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treadmill test: پزشکان متخصص قلب برای تشخیص بیماری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diet coke: نوشابه رژیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diet coke: نوشابه رژیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propaganda: تبلیغات برای جهت دادن افکارمردم، هی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mischief: شیطنت، فتنه به پا کردن، پستی با ma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sieve: الک، غربال، کمو با صافی تفاوت دارد، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snitch: قاپ زدن، دله دزدی، خبرچینی پلیس را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commencement: جشن فارغ التحصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snatching: ناگهان ربودن، بزورگرفتن، دست اندازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crucial: حیاتی، سر نوشت ساز، بسیارمهم، تعیین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlander: بیگانه، اجنبی، غریبه، کسی از بیرون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrator: مسئول نگهداری، سرپرست امور پستی، سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

an error has occurred: اشتباهی پیش آمده، خطایی رخ داده، ار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

myalgia: ماهیچه درد، درد ماهیچه و عضله، دردع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bugs: در بازی ها یا گیم ها، به اشکالات می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redone: دوباره انجام دادن. پیشتر انجام شده ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های حسن اشرف زاده