پیشنهادهای حمیدرضا دادگر_فریمان (٩,٤٦٦)
قشنگ، جمیل، شیک، بهی، نازک، خوشگل، لطیف
لبنیات
اهمیت، بزرگی، تجمل، جاه، جبروت، جلال، جلوه، حشمت، سرفرازی، شان، شوکت، عظمت، فر، فره، کبریا، مهابت، هیبت | تظلم، تعرض، شکایت، شکوائیه، گلایه، گله، گله ...
آهن، پولاد، برا، تند، تیز
بی مانند، شاذ، شگفت، طرفه، طریف، عجیب، کمیاب، نایاب، نایافت
جلا، پیراستن
یاسمین، شب بو، رز، مریم، میخک، لادن، لاله، لاله عباسی، نرگس، بنفشه، ختمی، محمدی، گلایول، گلاره، آهار
مهربانک. عشق پیچان. لبلاب، عشقه
خواب و بیدار، فوق سری
آباجی، اخت، باجی، دده، همشیره، آبجی
جدی
سه تار، تار، دوتار، گیتار، ویولون، کمانچه، قیچک، دف، تنبک، نی، نیلبک، فلوت، پیانو، رباب، عود، چنگ، آکاردئون، ارگ
سرپرست، قیم، کفیل، وصی، مرشد، دوست، اما، ولیکن، ولیک، کلمه استثنابه معنی مکر، دوستدار، یار، مددکار، نگهبان، یاری دهنده
اندوخته، پس افت، پس انداز، پستا، تدارک، توشه، تهیه، ذخر، رزرو
که. چه. چون. و. اگر. تا و حروف ربط مرکب : اگرچه. چنانکه. چنانچه. چونکه. همینکه
پی درپی، دمادم، متواتر، متوالی، مداوم، مستمر، سریال، هی، توالی
جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز، پرواز، طیران
آوار
یارن
آرشیو، ضبط، طبقه بندی اسناد، طبقه بندی شده
زاد، بنه
لرز
ردیف
وتر، چله، شرع، شِرْعة. قُنْب. قِناب
کاهی
سر
تاکسی نارنجی
اتر
آسا، وار، سا ، وش ، وند، فش
ادبا
هنجار
آنک
جامد، مایع، گاز
دانوب ، راین ، رن
دوست مشترک ما، داستان دو شهر
یشمی، بژ، نوک مدادی، سفید، دلفینی
ایمنی
ارغون، ارگ، ساز
زن
زرنیخ
رب
مات
برات
کنف، بور
جسم، چی، شی، موجود، شیی
باایمان، بادیانت، پارسا، پرهیزگار، دیندار، گرونده، متدین، متقی، متورع، مذهبی، مسلمان، معتقد، باخدا
لباس، خلعت، پوشش، پوشیدنی، پوشاک، پیراهن، پیرهن، ثوب، حله، دثار، رخت، قمیص، ملبوس، جام، صراحی
ابله
ایاب، مراجعه
بند، حبل، خطام، رسن، رشته، ریسمان