صیقل دادن


معنی انگلیسی:
buff, furbish, polish, rub, varnish

لغت نامه دهخدا

صیقل دادن. [ ص َ / ص ِ ق َ دَ ] ( مص مرکب ) جلا دادن. روشن ساختن. افروختن. زدودن :
خاک زنگار برآورد خوشا زنگاری
که دهد آینه دیده و دل را صیقل.
سلمان ( از آنندراج ).
نمیدانم که صیقل داده مرآت ضمیرم را
که زنگ خانه آیینه می ریزد غبار من.
محمداسحاق شوکت ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

روشن ساختن

دانشنامه عمومی

صیقل دادن تغییر شکل پلاستیکی یک سطح در اثر تماس لغزشی با جسم دیگر است. سطح را صاف می کند و آن را درخشان تر می کند. اگر تنش تماسی به صورت موضعی از مقاومت تسلیم ماده بیش تر شود، صیقل دیدگی ممکن است روی هر سطح لغزشی ایجاد شود. این پدیده می تواند هم به صورت غیرعمدی به عنوان یک حالت شکست و هم به صورت هدفمند به عنوان بخشی از یک فرایند تولید رخ دهد. این یک عمل فشرده سازی تحت عملیات سرد است.
کنش یک توپ سخت شده در مجاورت یک صفحه نرم مسطح، فرایند صیقل دادن را نشان می دهد. اگر توپ مستقیماً به صفحه فشار داده شود، در هر دو جسم در اطراف ناحیه ای که با آن ها تماس دارند، تنش ایجاد می شود. با افزایش این نیروی طبیعی، هم سطح توپ و هم سطح صفحه تغییر شکل می دهند.
تغییر شکل حاصل از توپ سخت شده با میزان نیرویی که به آن فشار می آورد افزایش می یابد. اگر نیروی وارد شده کم باشد، وقتی نیرو آزاد شود، سطح توپ سطح و صفحه به شکل اولیه و تغییر شکل نیافته خود بازمی گردند. در این حالت، تنش های موجود در صفحه همیشه کمتر از استحکام تسلیم ماده است، بنابراین تغییر شکل کاملاً الاستیک است. از آنجایی که ذکر شد صفحه صاف نرم تر از توپ است، سطح صفحه همیشه تغییر شکل بیشتری خواهد داشت.
در صورت استفاده از نیروی بزرگتر، تغییر شکل پلاستیک نیز ایجاد می شود و سطح جسم برای همیشه تغییر می کند. یک تورفتگی کاسه ای شکل پشت سر باقی می ماند که توسط حلقه ای از مواد برجسته احاطه شده و توسط توپ جابجا شده است. تنش های بین توپ و صفحه با جزئیات بیشتر توسط نظریه تنش هرتزی توضیح داده شده است.
کشیدن توپ روی صفحه تأثیر متفاوتی با پرس کردن خواهد داشت. در آن صورت، نیروی وارد بر توپ را می توان به دو نیروی جزئی تجزیه کرد: یکی نرمال به سطح صفحه، که آن را به داخل فشار می دهد، و دیگری مماسی که آن را به امتداد می کشد. با افزایش مولفه مماسی، توپ شروع به سر خوردن در امتداد صفحه می کند. در همان زمان، نیروی عادی هر دو جسم را تغییر شکل می دهد، درست مانند وضعیت ایستا. اگر نیروی نرمال کم باشد، توپ به صفحه ساییده می شود اما سطح آن را برای همیشه تغییر نمی دهد. عمل مالش باعث ایجاد اصطکاک و گرما می شود، اما اثری روی صفحه باقی نمی گذارد. با این حال، با افزایش نیروی نرمال، در نهایت تنش های موجود در سطح صفحه از قدرت تسلیم آن فراتر می رود. هنگامی که این اتفاق می افتد، توپ از طریق سطح شخم زده شده و در پشت آن یک فرورفتگی ایجاد می کند. عمل شخم زدن توپ همان صیقل دادن است.
عکس صیقل دادنعکس صیقل دادنعکس صیقل دادنعکس صیقل دادن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

جلا

مترادف ها

gloss (فعل)
صیقل دادن، برق انداختن، تفسیر کردن، تاویل کردن، حاشیه نوشتن بر، خوش نما کردن

polish (فعل)
پرداختن، براق کردن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن، مالیدن، سوهان زدن، واکس زدن

burnish (فعل)
پرداختن، پرداخت کردن، صیقل دادن، جلا دادن، صیقل کردن

فارسی به عربی

بریق , ثقل , لمعان

پیشنهاد کاربران

بپرس