پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٦)
تلفن هم معنی میدهد. تلفن را برداشتن
به راحتی کاری را انجام دادن
زدی تو خال
آدم سیری ناپذیر
مدام تمام غذای کسی را خوردن
تا دم صبح بیدار ماندن تا آخر شب بیدار ماندن
در چه حالی؟
به آب و آتش زدن
دست به سیاه و سفید نزدن
حمام رفتن ( در باشگاه )
هرگز هیچوقت
چرت و پرت نگو!
چاقالو
به شدت عرق کردن مثل خوک عرق کردن
بدتر شدن فاسد شدن خراب شدن
برای کاری ساخته شدن به صورت ذاتی توانایی کاری را داشتن
اوقات خوش
خود را غرق کاری کردن توجه خود را کاملا متوجه چیزی کردن
هیکلی
حاضر و آماده
چی اذیتت میکنه؟ چته؟
آماده و مشتاق عمل بودن
با سرعت رفتن ( اتومبیل ) سریع رفتن
وای! یا مسیح
بهتر بودن از
خوب پیچیدن ( در مورد ماشین ) this baby corners like it's on rails این اتومبیل خوب میپیچد.
ساده لوح زودباور
تا ته گاز دادن تا آخر پدال گاز را فشار دادن
اتومبیل ماشین
ناگهانی ترمز کردن پا روی ترمز گذاشتن
زیادی پول گرفتن از مشتری چاپیدن گوش بریدن
وعده غذایی مفصل سور شکم چرانی
از چراغ قرمز رد شدن
کسی را به زندان انداختن
عجله کردن هم معنی میدهد. we only have five minutes to get there. let's haul فقط پنج دقیقه وقت داریم تا به آنجا برسیم، بیا عجله کنیم.
ناگهان توقف کردن
لاستیک ( چهار حلقه )
فورا سریع
مقدار زیاد ( کلی )
طلسم نحسی
عشق سرعت بودن به رانندگی پرسرعت علاقه داشتن
پنچر شدن لاستیک پنچر کردن
خیلی ( برای شدت بخشیدن به چیزی استفاده میشود )
به باد انتقاد گرفتن
لذت بردن
تا جان داشتن خرید کردن
کسی را به زور به جایی آوردن
به خرید رفتن به مغازه رفتن
با مست کردن مشکلات خود را فراموش کردن
چیز خیلی خنده دار