پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٢)
شریک جنسی بدون هیچ تعهدی
زن هوس باز
با شرف زندگی کن
بازجویی ممنوع
فرایند برژرون یا فرایند بلورهای یخی
هم دما
حواله ارزی
برای روزها
ذهنم خیلی درگیره
لایه اصطکاکی
آذرخش ورقه ای
دارم میرم. . .
صعود کوه نگاری
امواج بلند گسیل شده
پرفشار آرام یا پرفشار پاسیفیک
تنش یخ زدگی
صدمات یخ زدگی
اوج گیری هوا در امتداد جبهه ها ( در هواشناسی )
نیروی گرانش زمین
من خیلی برای تو نگرانم.
چه ساعتی باید. . . ؟؟
کی قصد داری. . . . ؟
داریم. . .
نمی تونم از. . . . دست بکشم.
اونقدرها هم . . . . به نظر نمی رسه.
عجیبه جای تعجب داره
چقدر جالب! اتفاق من هم دقیقا همینو میخواستم بگم. چه جالب! اتفاقا من هم [همونجا بودم/ همین اتفاق برام افتاد]
دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره.
یا That didn’t age well خیلی زود اشتباه بودن این حرف معلوم شد. چقدر زود معلوم شد حرف چرتیه.
گلیم خود را ( خود ) از آب کشیدن. با سعی خودش، پیشرفت کردن و بر مشکلات فائق آمدن.
آیه از آسمون نیومده. برنامه نهایی نشده. معنی لغت به لغتش میشه روی سنگ حک نشده.
فیتیله پیچ کردن. درسته خوردن یک نفر. پدرش را درآوردن. به راحتی برنده شدن.
قرارمون این نبود. قرار نبود این بلا رو سر من بیاری. من قرار نبود این کار رو هم بکنم.
اون خماره اون نشئه است اون مواد کشیده.
گیر انداختن شکار کردن
خبر درجه یک
قصد دارم شروع کنم
قاپیدمش گیرش انداختم یهویی و ناگهانی گرفتمش
منم به حساب بیارین. نگاه! منم هستم.
جا گربه ، خونه گربه
نشون دادن چهره واقعی
انشالله همه جا صلح و صفا باشه
کسی لب هاشو ژل بزنه، برجسته کنه
اگه اذیت نمیشی
قیافه و ظاهر را زیباتر کردن
دوستات رو بپیچونی دوستات رو سرکار بزاری.
خرابترش کردم.
یه مرد وفادار یه مرد قابل اعتماد
آشغالهای انسان نما
حرف احمقانه زدن. خود یا کسی رو خجالت زده کردن.