پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٢)
میخوام یه فرصتی بهت بدم.
کسی را پیاده همراهی کردن.
گاومون زایید.
شامه تیز بویایی قوی
از پله اول شروع کردن
سر و کلش پیدا شد. اومد.
بازداشتگاه افراد مست
اون حساب نیست، اون قبول نیست، کافی نیست. ( اون عملی که انجام دادی ) به درد نمیخوره، جبران نمی کنه.
احمقانه است.
پدر کشتگی دارین؟؟
فوت کوزه گری بهت یاد میدم.
چیزی را دفع کردن ( از بدن )
عجب خنگول و احمقی.
پاس دادن توپ.
یک پیام / ایمیل ( کوتاه ) برای کسی فرستادن، معمولا برای یادآوری، ولی میتونه برای مثلا پیدا کردن وقت آزاد برای جلسه هم باشه. یا یک گزارش سریع از وضعیت ...
گندش بزنن! لعنت بهش!
من ارتباطی با اون موضوع نداشتم.
دکترم یه نسخه برام پیچیده.
تیری در تاریکی بود. از اول هم امید زیادی به موفقیت نداشتیم.
بیاین پول روی هم بذاریم.
گیجم سردرگمم
داره از آسمون آتیش می باره. هوای بیرون به شدت گرم و خفه است.
مضطربم میکنه.
نظرت بهم ضدحال زد.
دمدمی مزاجه.
بی آبرو شدم آبروم رفته.
با این لحن با من صحبت نکن.
عقلم دیگه قد نمیده.
بزار بدون رودربایستی صحبت کنم.
داشتی منو می پاییدی؟؟
هوا خیلی گرمه.
بهم برخورد.
جراتش رو نداری.
اونو اولویت قرار بده.
هارت و پورت میکنه.
قالم گذاشت.
هورت نکش.
لطفا یه کاریش بکن.
دیدم که جیم زدی.
جاپارک نیست.
زبون درازی نکن.
تو خیلی زیرک و باهوشی.
امیدتو از دست نده.
خواب موندم.
اون خشمگینه.
داری از تب میسوزی.
بیرون در خونه موندم.
وقت کُشی نکن.
عامل خوشحالی عامل سرخوشی
مغرور نباش.