حمیدرضا

حمیدرضا

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



fix up١٢:٥٩ - ١٤٠١/١٢/٢٩جور کردن فراهم کردنگزارش
2 | 0
give yourself something to aim for٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/٢٩چیزی را برای خود هدف قرار دادن برای خود هدف قرار دادنگزارش
2 | 0
give something a go٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/٢٩کاری را امتحان کردن به کاری دست زدنگزارش
0 | 0
statute law٠٠:٢٨ - ١٤٠١/١٢/٢٨قوانین تصویب شده مجلسگزارش
0 | 0
far fetched٠٠:٣٠ - ١٤٠١/١٢/٢٨باورنکردنی باورناپذیرگزارش
0 | 0
faq٠٠:٢٩ - ١٤٠١/١٢/٢٨سؤالات پرسیده شدهگزارش
0 | 0
status quo٠٠:٢٨ - ١٤٠١/١٢/٢٨شرایط فعلیگزارش
2 | 0
stay behind٠٠:٢٧ - ١٤٠١/١٢/٢٨ماندن ( در مکان کنونی )گزارش
0 | 0
infantilization١٣:٥٤ - ١٤٠١/١٢/٢٧کودک انگاریگزارش
0 | 0
low profile٠٠:٤٠ - ١٤٠١/١٢/٢٧کناره گیری پنهانی دور از توجه عمومگزارش
0 | 0
low rider٠٠:٣٩ - ١٤٠١/١٢/٢٧اتومبیل شاسی پایین راننده اتومبیل شاسی پایینگزارش
0 | 0
low self esteem٠٠:٣٨ - ١٤٠١/١٢/٢٧عزت نفس پایینگزارش
2 | 0
black out٠٠:٤٦ - ١٤٠١/١٢/٢٦غش کردن بیهوش شدنگزارش
5 | 0
white as a sheet٠٠:٤١ - ١٤٠١/١٢/٢٦رنگ پریده از ترسگزارش
0 | 0
rare event١٠:٠٣ - ١٤٠١/١٢/٢٥مورد غیر معمول، مورد نادرگزارش
0 | 0
don't play dumb٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/٢٥خودتو به اون راه نزن.گزارش
0 | 0
i am mortified٠٠:٠٠ - ١٤٠١/١٢/٢٥بسیار شرمنده امگزارش
0 | 0
black spot٠٠:٢١ - ١٤٠١/١٢/٢٤نقطه پرحادثه در جادهگزارش
0 | 0
grand slam٠٠:٢١ - ١٤٠١/١٢/٢٤برنده کل مسابقاتگزارش
2 | 0
fat cow٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/٢٣آدم چاقالوگزارش
0 | 0
fat cat٠٠:٠٠ - ١٤٠١/١٢/٢٣آدم مایه دار و با نفوذگزارش
0 | 0
echo chamber٠٠:٤٨ - ١٤٠١/١٢/٢٢بدون ساز مخالف.گزارش
0 | 0
throw everything at the wall to see if it sticks٠٠:٤٧ - ١٤٠١/١٢/٢٢همین طوری شانسی یک سری ایده رو امتحان کردن که ببینیم کدوم جواب می ده. معمولا وقتی دیگه ایده ای نداریم و وقت هم کمه برای نتیجه گرفتن. کار دیمی و بی بر ... گزارش
0 | 0
i'm a people pleaser٠٠:٢٩ - ١٤٠١/١٢/٢١من یه شخص مردم راضی کن هستم نمی تونم به آدما نه بگم.گزارش
0 | 0
it was the last straw٠٠:٢٧ - ١٤٠١/١٢/٢١دیگه صبرم تموم شده.گزارش
0 | 0
broke ass١٩:٠٤ - ١٤٠١/١٢/٢٠بی پول، فقیرگزارش
0 | 0
i'll bust your ass٠٠:٠٦ - ١٤٠١/١٢/٢٠دهنتو سرویس میکنم.گزارش
0 | 0
you're a little wet behind the ears٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/٢٠دهنت بوی شیر میده.گزارش
0 | 0
let on١٢:٣٢ - ١٤٠١/١٢/١٩نشان دادن بروز دادنگزارش
0 | 0
let off١٢:٣١ - ١٤٠١/١٢/١٩بخشیدنگزارش
0 | 0
let yourself in for١٢:٢٩ - ١٤٠١/١٢/١٩خود را درگیر کار دشواری کردن درگیر چیز ناخوشایندی شدن گرفتار چیزی شدنگزارش
2 | 0
last gasp٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/١٨آخرین تلاش آخرین نفسگزارش
0 | 0
last straw٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/١٨دفعه آخرگزارش
2 | 1
last rites١٢:٠٦ - ١٤٠١/١٢/١٧مراسم مذهبی لحظات قبل از مرگ مراسم استغفار و توبه پیش از مرگگزارش
0 | 0
do more harm than good٠٠:٠٤ - ١٤٠١/١٢/١٧تاثیر مخرب چیزی بیشتر از تاثیر مثبت آن بودنگزارش
0 | 0
do over٠٠:٠٤ - ١٤٠١/١٢/١٧از اول شروع کردنگزارش
2 | 0
you are so full of it٢٣:٤٥ - ١٤٠١/١٢/١٦داری چرت میگی.گزارش
2 | 0
you had a close call٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/١٦خطر از بیخ گوشت گذشت.گزارش
0 | 0
knock yourself out٠٠:٠١ - ١٤٠١/١٢/١٦این گوی و این میدان، ببینم چیکار میکنی .گزارش
5 | 0
it's all coming together٠٠:٢١ - ١٤٠١/١٢/١٥همه چیز درست میشه.گزارش
0 | 0
slap in the face٠٠:١٩ - ١٤٠١/١٢/١٥یه توهین بزرگگزارش
2 | 0
don't patronize me١٤:٠٧ - ١٤٠١/١٢/١٤منو احمق فرض نکن.گزارش
0 | 1
you need a lift٠٠:١٤ - ١٤٠١/١٢/١٤برسونمت؟؟گزارش
0 | 0
hold on to your hat٠٠:١٤ - ١٤٠١/١٢/١٤صبر داشته باش.گزارش
2 | 0
promo code٠٠:١٣ - ١٤٠١/١٢/١٤کد تخفیفگزارش
0 | 0
big fat٢٢:٣٩ - ١٤٠١/١٢/١٣بزرگ عظیمگزارش
0 | 0
that's the last straw١٨:٠٩ - ١٤٠١/١٢/١٣دیگه کاسه صبرم لبریز شده.گزارش
0 | 0
slept like a log١٦:٤٣ - ١٤٠١/١٢/١٣مثل خرس خوابیدن.گزارش
2 | 0
you can't do anything for yourself٠٠:٠٩ - ١٤٠١/١٢/١٣شما نمی تونید گلیم خودتون رو از آب بیرون بکشید.گزارش
0 | 0
the cat's out of the bag٠٠:١٠ - ١٤٠١/١٢/١٣ماجرا لو رفت، حقیقت آشکار شد.گزارش
0 | 0