مدالهای Hamed
									
										٤٠٨
									
								
							
								
									١,٤٥٨
								
							
						
								
									١٦
								
							
						
								
									٠
								
							
						
								
									١
								
							
						
								
									١٥
								
							
						پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											female: female: مونث girl or woman: زن یا د ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							تکمیل درباره من
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											اپادا: شخصی که به خدا توکل کرده
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											move away: هجرت کردن _مهاجرت
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											enormous: بسیار بزرگ
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											pilot: منظورم هواپیماست . نه خدا پیما 😅
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											fair: صفت:  بور ، روشن، بلوند منصف، منصفا ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت اولین پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											give up: من نمیتونم اون پازل رو حل کنم. تسلی ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											bubble: حبابها در اب جوشیده شده
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											bubble: حباب های از صابون ساخته شده
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											by: درخت های کنار جاده
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											by: ما با قطار سفر میکنیم
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت اولین ترجمه
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
									
										١ سال پیش