hamed farzam - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

telosponse: پاسخ هدفمند. Telos به معنای هدف یا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti intellectual: اندیشه ستیز

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antiscience: علم ستیزی

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antirationalism: خردستیزی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleepiness: خواب آلودگی

٥ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

follow through: پیگیری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proceed: آغاز شدن/شروع شدن هم معنا می دهد: . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self employed: خویش فرما خود اشتغال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compassion fatigue: خستگی ناشی از شفقت

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nodding: سر تکان دادن به منظور تائید

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imprisoned: به عنوان فعل: زندانی شدن/بودن/کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imprisoned: به عنوان فعل: زندانی شدن/بودن/کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attained from: حاصل از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

preannounce: از قبل اعلام کردن از قبل خبر دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indignant: خشمگین خشمگینانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indignant: خشمگین خشمگینانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

due to: ناشی از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

PTA: انجمن اولیا و مربیان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paucity: کمبود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in service: ضمن خدمت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in service: ضمن خدمت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleepiness: خواب آلودگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suck: being sucked into sth : گرفتار شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sea change: تحول بنیادی تغییر بنیادی دگرگونی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sea change: تحول بنیادی تغییر بنیادی دگرگونی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omnipotence: همه توانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ormuzd: یزدان Ormuzd and Ahriman= یزدان و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word: دو معنای اسلنگی هم دارد: 1_word= i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conscientiousness: سلام دوستانی که به اشتباه خود آگاهی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های hamed farzam