⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
هژیر رنجبران
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
الهام
دل آگه یا دلآگه؛ از پیوستگیِ دل و آگه یا آگهی. به چمِ (معنیِ) آگاه شدنِ دل، یا در دل افتادنِ آگاهی.
ویرآگه یا هوشآگه؛ از پیوستن ویر (خرد) و آگ ...
١٣٩٩/١٠/٠٧
2
|
0
2
بوجود
به بود یا بِبود
١٣٩٩/٠٩/٢٦
0
|
0
3
وسیله
کاریار یا یارکار (از پیوستگیِ کار و یار؛ با این درون مایه که دستگاهی یا چیزی برای انجامِ کاری، یاری برساند.)
١٣٩٩/٠٩/٢٣
2
|
0
4
متفاوت
جور و واجور یا جور وا جور
١٣٩٩/٠٨/١٩
0
|
0
5
جوانب
همه جوره
١٣٩٩/٠٨/١٧
4
|
1
6
perfect
ناب
١٣٩٩/٠٧/٢٤
4
|
1
7
exfoliant
فرآورده ای آرایشی و بهداشتی که برای برداشتن سلول های مرده از روی پوست ساخته می شود.
١٣٩٩/٠٣/٢٠
2
|
0
8
Iout
پسر بچه یا مردی ناهنجار و پرخاشگر
١٣٩٨/٠٧/٠٧
0
|
0
9
plotty
[در داستان نویسی و نمایشنامه نویسی] طرحی بیش از اندازه استادانه، پر جزئیات و پیچیده.
١٣٩٨/٠٧/٠٥
2
|
0
10
one act play
[در تئاتر] نمایشنامه یا نمایش تک پرده ایی
١٣٩٨/٠٧/٠٣
0
|
0
11
موهومی
پنداشتی
١٣٩٨/٠٥/٢٨
2
|
0