نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
noncommittal: نامتعهد دارای موضع نامشخص The amba ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recrimination: شکایت کردن انگشت اتهام دراز کردن نا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
surge: زبانه کشیدن ( احساس ) ، شعله کشیدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bubble: شاد و سرزنده حرف زدن، با انرژی و یک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut to the quick: به جان آوردن، به لب رساندن، عمیقا ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
conscientious: پایبند چیزی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conscientious: پایبند چیزی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cantankerousness: سماجت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
linger: جا خوش کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
linger: جا خوش کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bristling: سیخ ایستاده، شق استاده شق ایستاده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
admonishing: متذکرانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recrimination: شکایت کردن انگشت اتهام دراز کردن نا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unsullied: آویژه، پاک، خالص، بی نقص، کامل، دست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unsullied: آویژه، پاک، خالص، بی نقص، کامل، دست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
succumb: وا دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
succumb: وا دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
divert: حواس کسی را پرت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
divert: حواس کسی را پرت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outset: نقطه شروع، آغاز، روز اول
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gambit: - - نوعی شروع بازی شطرنج که بازیکن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gambit: - - نوعی شروع بازی شطرنج که بازیکن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
offset: موضوع فرعی، موضوع حاشیه ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
offset: موضوع فرعی، موضوع حاشیه ای
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
seek out: گشتن و بالاخره یافتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
emaciate: تکیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
waxen: ( برای ئوست ) پریده رنگ و زردنبو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
promising: آینده دار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
take effect: کارگر افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take effect: کارگر افتادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take on: با احساسات شدید برخورد کردن احساسات ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bubbly: ( شخص ) سرزنده، پرروحیه، بانشاط
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
titillate: به طور ملایم برانگیختن ( مثلا با اس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
titillate: به طور ملایم برانگیختن ( مثلا با اس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bubble: لبریز شادی ( حباب وار براندازم از ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bubble: لبریز شادی ( حباب وار براندازم از ن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bubble: شاد و سرزنده حرف زدن، با انرژی و یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
volatile: ( مزاج ) دمدمی، بوالهوس، متلون، متغ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
volatile: ( مزاج ) دمدمی، بوالهوس، متلون، متغ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
edgy: هیجانی، آسیمه، ناپایدار، زودافگار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
edgy: هیجانی، آسیمه، ناپایدار، زودافگار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grace note: چاشنی زدن به چیزی، پیاز داغش را زیا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn the air blue: به فحش بستن هر چه از دهانش درآمد گف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
giddiness: سبکسری، سرخوشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
giddiness: سبکسری، سرخوشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
martyr: 1 - آدم چس - ناله، ننه من غریبم باز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
martyr: 1 - آدم چس - ناله، ننه من غریبم باز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
justification: تزکیه نفس، رستگاری، انجام کار خیر ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
problem child: بچه دردسرآفرین، بچه شر و شور، سرتق، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
problem child: بچه دردسرآفرین، بچه شر و شور، سرتق، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flatter: کیفور شدن، خوش خوشان شدن، لای ابرها ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
noncommittal: نامتعهد دارای موضع نامشخص The amba ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flared: ( در مورد پره ها و سوراخ بینی ) گشا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surge: زبانه کشیدن ( احساس ) ، شعله کشیدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
surge: خیز برداشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
surging: آتشین، زبانه کش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surging: آتشین، زبانه کش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
high flown: گنده گوزانه، کلمات غلو آمیز به کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
high flown: گنده گوزانه، کلمات غلو آمیز به کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
attempted: ناموفق ( مخصوصاً در مورد کارهای بد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attempted: ناموفق ( مخصوصاً در مورد کارهای بد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
romp: 1 - شلتاق کردن، ورجه وورجه کردن، خر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
romp: 1 - شلتاق کردن، ورجه وورجه کردن، خر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cynical: ساختارشکنانه، ساختارشکنی showing c ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw out: کش دادن موضوع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spruce: دستی به سر و رو کشیدن، آراستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spruce: دستی به سر و رو کشیدن، آراستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
insubstantial: موهومی، اثیری، انتزاعی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jabber: تف دادن ( چرت و پرت )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut to the quick: به جان آوردن، به لب رساندن، عمیقا ج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set great store by: ارزش بالا قائل بودن برا کسی یا چیزی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set great store by: ارزش بالا قائل بودن برا کسی یا چیزی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smoke and mirrors: باد هوا، طبل توخالی مثال: The new b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obligatory: مرسوم آداب لاجرم ( شعر سید علی صالح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kinsmen: فامیل های نسبی، فامیل هم خون، فک و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kinsmen: فامیل های نسبی، فامیل هم خون، فک و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
textbook: نمونه بارز، آیینه تمام نما، الگوی ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
gloss over: لاپوشانی کردن They glossed over the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jawbone: فک زدن، مغز خوردن Congresswoman W ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش