فرشید صباغ - جزئیات مدال‌ها

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put a candle in the window: این سنت که در زمان کریسمس شمعی را پ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put a candle in the window: این سنت که در زمان کریسمس شمعی را پ ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alternative remedy: داروی جایگزین درمان جایگزین پزشکی ج ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative remedy: داروی جایگزین درمان جایگزین پزشکی ج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you can get that buffed out: میتونی با پولیش درش بیاری !

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

table tray: میزی که جلوی صندلی هواپیما قرار دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intoxicating drink: نوشیدنی هایی که باعث مستی و سرخوشی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lined up: organized

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maneuver: a movement

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frustrated: کلافه ( از اینکه به چیزی که میخواست ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repel an attack: پاتک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

piece of land: یک تکه زمین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make it: survive

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

squeak: امتحان را پاس کردن ( با نمره پایین ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

booger: آب بینی ( informal )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexually frustrated: feeling dissatisfied because you do ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: Brace for Impact اماده ی ضربه شدید ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intimate: یک دوست نزدیک و شخصی [به عنوان اسم]

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

without restraint: بدون کنترل ، وحشی گرایانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mongol: a very offensive word for someone w ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armored vehicle: وسیله نقلیه ضد گلوله

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suppressor: صدا خفه کن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

underpayment: کسری پرداختی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underpayment: کسری پرداختی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collection rate: His collection rate was about 95%. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executive: مدیر ارشد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reality check: when you have to think about how th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reality check: when you have to think about how th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurring: recurring dreams خواب هایی که تکرا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amongst: amongst other things : یکی در میان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so long: تا زمانی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mark down: نمره پایین دادن ( انداختن ) mark ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know your own mind: to know what you want or like شناخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

know your own mind: to know what you want or like شناخ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tend to: سوق دادن به

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conceptional: مفهومی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff turnover: جابه جایی کارکنان {حالا به هر دلیلی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

staff turnover: جابه جایی کارکنان {حالا به هر دلیلی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solvent: توانمند ( در پرداخت بدهی ها / به لح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court painter: نقاشی که از خانواده ی سلطنتی نقاشی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a lifetime opportunity: یک فرصت خاص یک موقعیت استثنایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frustration: کلافگی درماندگی

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های فرشید صباغ