دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٨٥٢
رتبه در دیکشنری
١,١٢٩
لایک
٣٩٥
دیسلایک
٥٠
جدیدترین پیشنهادها
٢ سال پیش
١١
کلافگی درماندگی
٢ سال پیش
٠
یک فرصت خاص یک موقعیت استثنایی
٢ سال پیش
٣
ترتیب دادن یک بازی با بچه های محل ترتیب دادم
٤ سال پیش
٣
نقاشی که از خانواده ی سلطنتی نقاشی می کشیده است.
٤ سال پیش
٣٥
توانمند ( در پرداخت بدهی ها / به لحاظ مالی ) به معنی حلّال هم هست . مثلا بنزین نوعی حلّال است .
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
An inquiry was set up to determine the cause of the accident.
٠
برای تعیین علت حادثه تحقیقاتی انجام شد.
٤ سال پیش
People would go into the store and come out with their arms full.
٠
مردم به فروشگاه می رفتند و با دستان پر بیرون می آمدند.
٤ سال پیش
He worries obsessively about his appearance.
٢
او به طور وسواسی نگران ظاهرش است.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.