نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غمزده: غمزده She's heartbroken overbeing ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heart shaped: heart - shaped faces صورت های قلبی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انزوا طلب: withdrawn She was quiet and withdr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یادبود صدساله: centenary . Next year sees the cen ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frozen money: پول بلوکه شده A frozen account is ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتقاد شدید و ناگهانی: blast A ‘bad sign’: World leaders ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give lessons: give sb a lesson/lessons teach an a ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تصور باطل: It may look like this cut is shorte ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از حالا به بعد: from here on out but the good news ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسپری کف موی سر: mousse To style, use a small amoun ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ژل موی سر: mousse To style, use a small amoun ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give impression: Definition of seem to give the imp ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدگمان بودن: distrust In this writer’s opinion, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سوء ظن داشتن: distrust In this writer’s opinion, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reverend: کشیش Examples: 1 ) Receptioner: Att ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
marshaling yard: marshalling yard in British English ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ammo dump: Ammunition dump An ammunition dump ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشتار جمعی: mass murder It would involve a mas ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel torn: 1. Torn is the past participle of t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agile: You need to have agile fingers to d ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طبقه بالا: upstairs We've finished decorating ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
طبقه بالا: upstairs We've finished decorating ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a disagreement: اختلاف نظر داشتن We had a disagree ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
strike force: کار ضربتی Looking at those charges ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pipe bomb: بمب دست ساز Pipe bombs left outsid ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
morning suit: 1 ) a very formal set of clothes wo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افکار عمومی: general thoughts
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
management training: 1 ) activities and courses that are ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
survival course: 1 ) a course that teaches people ho ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تراشه: splinter The splinter had worked i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
office hours: Can we work things ( out ) so that ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
paperless office: ( paperless environment= ) be wor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
command: تسلط His poor command of English w ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
audit: حسابرسی 1 ) I'd like to stay here ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مستمری بازنشستگی: حقوق بازنشستگی pension
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مستمری بگیر: pensioner Many pensioners will hav ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hostile: ۱ ) خصومت آمیز She claimed her str ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
day to day work: day - to - day work/business/life e ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
analyst: 👈تحلیل گر ( اقتصادی، سیاسی و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
year end: year - end report گزارش پایان - سال
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deficit: کسری بودجه The government has its ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قراره به زودی: just about to Did you want somethi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be left: He's old enough to be left for the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jug: تنگ آب، پارچ There's no water left ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
salvage: SAVAGE: وحشی SALVAGE:✅ نجات دادن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avenue: راه حل، راه They decided that the ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stain: 🔷 لک ( لباس و غیره ) Red wine lea ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لک لباس: stain Red wine leaves a stain
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impression: اثرگذاری، تاثیر 1 ) First experien ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mark: ◾اثر، تاثیر [noun] 1 ) The Romans l ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
room: [NOUN] ✔️ امکان - مجال 💠 This doe ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deliver: ✔️ ( سخنرانی ) کردن، ( خطابه و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eighth: His mother died just before his eig ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
original ambition: Scott's original ambition was to be ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wit: ⁦✔️⁩هوش و ذکاوت comedy characteriz ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light comedy: 1 ) a play or film which deals with ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
villain: آدم بد ( فیلم و سریال، مقابل قهرمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proceed: دنبال کردن کار یا اقدامی که از قبل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fowl: [فَأوْل] :SYN Bird . . . and fowl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
EVE: حوا ( زن آدم ) Eve again bare a s ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flock: Noun ۱ ) گله ( گوسفند یا بز و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fugitive: فراری، سرگردان And I shall be a fu ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cope: :Synonym "manage" ✔️از پس ( چیزی ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maternity: ✔️ ( مربوط به ) زایمان و مادری و ما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
study leave: مرخصی تحصیلی/مطالعاتی He applied f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
paternity: پدر شدن، بچه دار شدن ( برای مردان ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appeal: noun ✅التماس - درخواست - تقاضا ✅در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absence: پرتی ( حواس ) ، پریشانی Conflit - ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
absent: غایب 1 ) to be absent without leav ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irritating: عذاب آور، آزاردهنده She can be rea ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deploy: ۱ ) مستقر کردن، به کار گرفتن The N ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peer: ( با کنجکاوی یا دقت ) نگاه کردن، خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have a try: تلاش/تلاشی کردن I can't get the co ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give something a try: تلاش/تلاشی کردن 1 ) They might sti ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw: ✅ ( عامیانه - سور یا مهمانی ) دادن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
private citizen: A private citizen is someone who do ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conviction: ۱ ) محکومیت . Significant support f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wicked: شرارت آمیز، خبیثانه So far, among ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sow: پراکندن ( تبلیغات، تفرقه، تنفر و غی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distract: حواس ( کسی را ) پرت کردن، توجه کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
volley: ( تنیس و والیبال و غیره ) تبادل مکر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ACE: 👈 ( ورق بازی ) تک خال، آس to play ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concerto: قطعه موسیقی She played Mozart's Pi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relatively: a piece that is relatively easy to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ukelele: She was playing songs on her ukelel ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
packed house: A place that is packed is very crow ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a performance: اجرا کردن ( نمایش، شو، کنسرت و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a performance: اجرا کردن ( نمایش، شو، کنسرت و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
farm programs: Farm programs can be part of a conc ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
defensive play: In sports, defensive play is play t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the constitution: قانون اساسی Tommy Tuberville, meet ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ratify: SYN: confirm - approve - accept ▪️ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
provider: خدمت دهنده، تامین گر پزشکی ( دارو، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a few things: چند چیز/یادآوری "You know, the Hou ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
object: ۱ ) مخالفت کردن، ۲ ) مخالف بودن با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tout: [VERB] 🗣️تَأوْت MEANING to adver ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
patronizing: ( طرز رفتار/برخورد ظاهراً ) دوستانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distinctive: مشخص، متمایز Mars is sometimes ca ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uncivil: بی ادب/بی ادبانه، بی نزاکت He was ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bacon: The meat produced from a pig is cal ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
HAM: The meat produced from a pig is cal ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay for by: پرداخت توسط . E. g Call collect me ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
susie: 1 ) In English Baby Names the meani ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
belonging to: صاحب/مالک چیزی بودن، مال خود بودن/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aspire: ( از ته دل ) خواستن، ( سخت ) آرزو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grand: ۱ ) مجلل، بسیار عالی با شکوه، ۲ ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuft: ریش بزی، دسته ی مو که ریشه های پیو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pay levels: Pay level/levels سطح پرداخت The ma ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a halt to: متوقف کردن ( رویداد، مسابقه و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
halt: ✔️موقتا متوقف کردن ( رویداد، مسابقه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bad language: حرف های زشت/عبارات ناپسند The radi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bad language: حرف های زشت/عبارات ناپسند The radi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wolf's call: ( صدای ) زوزه گرگ ( the call of th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
owl: the call of the brown owl صدای اون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call: [noun ] ⁦👈🏿⁩فراخوانی، احضار Poli ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrutiny: بررسی دقیق و موشکافانه To protect ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
security infrastructure: زیرساخت های امنیتی Speaker Nancy ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
locksmith: Noun قفل ساز - کلید ساز What woul ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
compel: The committee can call witnesses an ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a call: take a call or take someone's call ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a call: take a call or take someone's call ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sales call: a customer/sales call ویزیت/دیدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marauder: ( دزد ) غارتگر Congressional aides ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marauder: ( دزد ) غارتگر Congressional aides ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
namesake: Incidentally, where is my namesake? ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be about to: ۱ ) قصد داشتن جهت انجام کاری بزودی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw concern: draw concern/attention 1 ) When yo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw attention: draw concern/attention 1 ) When yo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unrequited love: 1 ) Unrequited love or one - sided ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
music drama: In his music dramas, love conquers ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conquer: استیلا/غلبه پیدا کردن، غالب شدن 1 ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غلبه پیدا کردن: استیلا یافتن، غلبه پیدا کردن In h ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چربیدن: outweigh
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
love: noun لذت، خوشی، کیف 1 ) They shared ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay die: 1 ) relating to or occurring at the ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بسیار دوست داشتن تا سر حد پرستش: 1 ) adore 2 ) worship 3 ) absolutel ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رمزی: ironic رمزی، کنایه دار، طعنه آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشاره ای: ironic اشاره ای، رمزی، طعنه آمیز، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
being involved: 1 ) Being involved means being a pa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
properties: املاک، مایملک E. g. Trump has owne ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
late father: پدر مرحوم Trump was born into a we ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
since: تاکنون Trump’s earnings and title ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
acumen: ۱ ) ذکاوت - تیز فهمی - تیزهوشی ۲ ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bomb shelter: E. g. Trump bought the estate — whi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blackout: قطع ( کامل ) برق، خاموشی Massive ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counterpart: ( شخص دارای مقام/جایگاه/پست و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
only: بالاخره، تازه 1 ) He only recentl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stillborn: مرده زاییده شده، مرده بدنیا آمده R ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compliance: پیروی ( از قانون، توافقنامه و غیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
farmer land: E. g. He has a licence to shoot phe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the troops: The troops were told to shoot to ki ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the guards: نگهبانان The guards were accused o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wide off the net: far away from the net E. g. Again, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
past: ( بسرعت ) رد شدن/سبقت گرفتن از کنار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave the serve: استعفا دادن/ترک کردن خدمت ( نظام، ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cooperate: همکاری کردن Alison don't cooperate ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clutter: ریخت و پاش ( ریخته و پاشیده ) ، شلخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
along: در طول The traffic moved slowly al ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ever greater number: تعدادی بیشتر از همیشه/گذشته ها Peo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move away: ◾از جایی یا از پیش کسی نقل مکان کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
move house: ( British English ) جابجا شدن/نقل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a lot more: E. g. There are a lot more people m ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rep: ( American English ) 1 ) rep=repub ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
accounts department: E. g. We've decided to move her int ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
Move: ( Informal ) ( بسرعت ) شروع کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lightning: ◾برق آسا After that, things moved f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dispel: The police moved quickly to dispel ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plight: مخمصه، گرفتاری، وضع بد، فلاکت A ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grown: بالغ، بزرگسال Grown men were move ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fail: ناکام بودن/ماندن/شدن، موفق نشدن M ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dbe: The supermodel became an official D ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cbe: There are various honors awarded de ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cub: توله The cubs watched their mother ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بینی بالا کشیدن: sniff E. g. She made no move as th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sniff at: E. g. She made no move as the lion ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sideway: E. g. Her new job is just a sideway ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دشوار دست یافتنی: elusive
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گزارش ویژه: exclusive Exclusive: Senator Gilli ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boost: ترقی، پیشرفت The move gave her ca ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unprecedented: an unprecedented/unusual move ⭐⭐⭐ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی سابقه: unprecedented E. g. an unprecedent ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پدیدار شدن: 1 ) arise 2 ) rouse
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trader: معامله گر، معامله کننده Most trad ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut regulations: کاهش دادن مقررات ( دست و پاگیر ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afoot: [Adj] [کاربردش تو جمله از دیدگاه گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plot: طرح ریزی کردن Now we must plot our ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شبیه بودن: approach
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نگرش و رویکرد: attitude
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طرز برخورد و روش رفتار: attitude
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
homeownership: E. g. Maryland House speaker to unv ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
just as: ۱ ) به همان اندازه، به همان مقدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
elongate: بلند/دراز شدن ( موی سر و صورت و غیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد شدن و شلنگ برداشتن: Stride She strode purposefully up ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باوقار و جلال راه رفتن: march He marched right in to the o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قدم زدن و راه رفتن: amble She ambled down the street, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
canteen: ۱ ) نهارخوری - غذاخوری ( در محیطی م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creep: سر خوردن ( بی سروصدا و یواشکی ) ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the joke: ( see the joke UK ( US get the joke ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
enforcement: اجرا، انجام he will enforce feder ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
later on: در آینده، بعداً 1 ) we accept thi ...
١ سال پیش