Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

price yourself out of the market: ⭐Price Yourself Out of the Market ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

price oneself out of the market: ⭐Price Yourself Out of the Market ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

price oneself out of the market: ⭐Price Yourself Out of the Market ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sell someone a bill of goods: ⭐Sell ( Someone ) a Bill of Goods T ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sell someone a bill of goods: ⭐Sell ( Someone ) a Bill of Goods T ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

selling point: ⭐Selling Point An attractive featur ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sold on: Sales & Marketing Idioms ⭐ ( Sold ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tlc: ⭐TLC Tender Loving Care ⭐TLC noun ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agreement in principle: ❇️Negotiation Idioms ⭐Agreement In ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an offer one can't refuse: :Alternative form offer that can't ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

an offer one can't refuse: :Alternative form offer that can't ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

offer that can't be refused: :Alternative form offer that can't ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offer that can't be refused: :Alternative form offer that can't ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dormitory: . E. g the impending problem of foo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go wild: معنای دوستمون ✅to get very excited ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do you mean to say: ♦️Used to elaborate upon something ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grow fond: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grow fonder: ✔️دلتنگ شدن و افزایش علاقه و یاد [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unforgiving disease: unforgiving disease بیماری بی رحم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unforgiving: ✅بی رحم unforgiving disease بیماری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brave battle: ⭐مبارزه/نبرد شجاعانه مثلاً در رویا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick off: ✅شروع کردن - شروع شدن Nancy Pelosi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toxic parent: 👈به والدینی اطلاق میشه که به نیازه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creaking door: درب ( معمولاً چوبی ) که هنگام باز و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exotic dancer: a person who dances or performs in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swoony: بسیار هیجان انگیز غش آور بیهوش کنند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lit up: گذشته light up . E. g . . . Goodb ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

condolence: . E. g . . . Since I was ten years ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loved one: . E. g . . . Since I was ten years ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bout: ✅عود ( بیماری، تب و امثال آن ) Th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's so funny: - چی ش/کجاش خنده داره!؟ - وقتی گفت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're embarrassing yourself: :Meaning 1️⃣ You are telling someon ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

featured players: ⁦👈🏻⁩سایر بازیگران در مجموع casti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hostel: hostel [هاس تِل] خوابگاه ( دانشجویا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you blow it: ( در مورد؛ فرصت، موقعیت، و غیره ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have a short memory: حافظه کوتاه مدت ضعیفی دارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give somebody a scare: ترساندن کسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will do my best: نهایت تلاشم رو می کنم/بخرج میدم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too harsh to someone: خیلی بد تا کردن با کسی/کسانی خیلی ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is for real: this is genuine, serious, real این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you nuts: زده به سر ت! خُل شدی!؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take crap: مزخرف شنیدن از کسی :Ex Take no cr ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infant: ترتیب سنی کودک این شکلیه: ⭐infant ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retaining ring: ⁦✔️⁩خار نگه دارنده ⁦✔️⁩رینگ نگه دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrambled: ⁦✔️⁩⁦درهم ریخته ⁦✔️⁩مخلوط ⁦✔️⁩درهم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grant: ✅ پذیرفتن یا اجابت کردن درخواست ( م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

floor: ✔️با خاک یکسان شدن ( موقعی که برخو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be rather more: be much more =

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thrifter: آدم ولخرج . e. g Goodwill launches ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heckle: معنای آبادیس ✅مزاحم نطق کننده شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commit: ✅فرستادن یا اعزام داشتن شخصی برای ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gratifying: . . . One of the most gratifying th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

splash: ✅ ( انگلیس - عامیانه ) ولخرجی کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extortionist: 🔰آدم زورگیر the police are leavin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extortionist: 🔰آدم زورگیر the police are leavin ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

review: ✅ سان دیدن ( در رژه و مراسمات نظامی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attire: . e. g Ms Amini was arrested on 13 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decisively: ✅ با قاطعیت، قاطعانه Iran's presid ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

palm: ✅ کف دست انسان 1 ) Another protest ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adversely: ✅ به طرز نامطلوب We need all the h ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get up: در مورد مکان: ✅بالا آمدن ✅بالا رفتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intel: ✔️اطلاعات ( محرمانه ) FBI found d ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come along: معنای دوستمون ✔️ پیش رفتن روند چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidant: ✅دوست مورد اعتماد ✅محرم راز ✅محرم ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rights groups: گروه های حقوق بشر ( ی ) گروه های ط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain in place: ادامه داشتن ادامه دار بودن به قوت خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insignificant: ✅کم اهمیت ✅کم ارزش معنای دوستمون ✅چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

avid: [adj] :Synonym enthusiastic 🔰🔰� ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vibe: I can be very social if I'm around ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cyberbullying: . E. g Do you find any disadvantage ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrigue: ✅مجذوب و علاقمند و کنجکاو بودن یا ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implement: ✅به کار بستن ✅به اجرا گذاشتن In my ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrangea: Most important task to prepare your ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hydrangea: Most important task to prepare your ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indulge: 🔥plunge= افت ناگهانی ( قیمت سهام، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceedingly: ?How often do you go for a run Oft ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come off: ?Where do you usually go ( for ) ru ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: ✅ کار کسی یا وضعیت چیزی به فلان جا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precaution: اقدام احتیاطی - تمهید لازم 💠 Do ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint health: ✅سلامت مفاصل ?Do you think running ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stimulate: Simulate شبیه سازی کردن Stimulate ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consent: Consent= موافقت، رضایت [کِن سِنت] ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distracting: معنای دوستان ✅حواس پرت کن ✅پرت کنند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meaningful: . e. g ?Do you like to walk on your ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biased: ✅جانبدارانه Do you think museums a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bored to tears: ?Do you often visit ( a ) museum - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a pity: ?When was the last time you visited ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the top of one's head: ?When was the last time you visited ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artefacts: ✅اشیاء تاریخی و باستانی ✅عتیقه جات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artefact: ✅شیء یا ابزار تاریخی و باستانی ✅عتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paramount: adj :SYN superior ?Do you think ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

provide: ✅در اختیار گذاشتن ✅در دسترس گذاشتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interest: Noun ✅ اهمیت - کشش - جذبه How do y ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrist: wrist [ریٖست] مچ دست 🟢🟢🟢 wais ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

place: ✅جایگاه ✅مرتبه ✅شأن و مقام . e. g ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bow to sb or sth: to do what someone else wants you t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

environmental conscience: :meaning Environmental consvience i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

linear flow: :Meaning A linear process or devel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interaction: ✅ تعامل How does history impact ou ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in turn: ✅ متعاقباً - نتیجتاً Do museums pa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead: Noun ✅اشاره، کلید، سرنخ، سررشته ?W ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resort: Noun ✅چاره - مشگل گشا - گره گشا . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aesthetic: ✅زیبایی شناختی [Adj] ?Should buil ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all walks of life: used to refer to people who have ma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walk of life: :meaning When people talk about wa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasant: معنای دوستان ✅خوش نما و مقبول و دلپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oftentimes: ✅غالب اوقات 1 ) ?Do you often wear ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

applying foundation: ✅مالیدن کرم - پودر آرایشی به سر و ص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

layered hair: ⭐Layered hair⭐ Layered hair is a ha ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quiff: یکجور مدل موی مردانه ?Do you care ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cost an arm and a leg: :SYN cost a fortune ✔️ خیلی گران ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not the end of the world: :Meaning not the worst thing that c ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

content: ADJ & V 🗣️[کِن تِنت] NOUN 🗣️[کان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complement: implement noun ابزار، اسباب، آلت، و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fringe: ✅مدل موی چتری ( یکجور مدل موی مردا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junkie: ✅خوره ( تو هر زمینه ای مصداق داره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the right side of the law: ✔️ آدم غیرمجرم و درستکار و تابع قان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the right side of the law: ✔️ آدم غیرمجرم و درستکار و تابع قان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prejudice: ✅قضاوت تعصب� آمیز ✅پیشداوری ( معمول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sequel: ✅بخش بعدی ( داستان یا فیلم و غیره ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i can't help it: ✔️ دست خودم نیست ✔️ نمی تونم انجامش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lift someone's spirits: :Meaning to make someone feel more ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whiff: ✅رایحه ( مثلاً رایحه عطر ) 👈🏿 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a whiff: ✅بوییدن رایحه ✅به مشام رساندن/رسیدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spend a fortune: پول زیادی خرج کردن Would you pay a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring along: ✅با خود آوردن/بردن اینور و اون ور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indispensable: ADJECTIVE ✅ ( جزء ) لاینفک - جدایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the point across: ✅ فهماندن موضوع/مسئله ای به دیگری ✅ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get the point across: ✅ فهماندن موضوع/مسئله ای به دیگری ✅ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all nighter: معنای آبادیس: ✔️ ( عامیانه ) هر چه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

browse: ✔️جسته گریخته خواندن و نگاه کردن ✔️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grab: معنای دوستمون ✅ برداشتن/گرفتن ( چیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a nap: ✅چرت زدن Tell me about your typica ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lecture: معنای دوستمون ✅سخنرانی اموزشی که می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasis: 🗣️ اِم فِ سِس معنای دوستمون ✅نقطه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notice: ✅دیدن، ملاحظه کردن ✅متوجه شدن از طر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gain respect: ✅بدست آوردن احترام ( از جانب دیگری/ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i do indeed: قطعاً انجام دادم مطمئناً همین طوره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i do indeed: قطعاً انجام دادم مطمئناً همین طوره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's quite alright: ( spoken ) reply to someone who sa ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's quite alright: ( spoken ) reply to someone who sa ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sacrifice my career: کارم رو فدا/قربانی ( فلان چیز ) کنم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exercise: ✅ استفاده، به کار گیری ✅ استفاده کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quell: ✅ ( put an end to ( a rebellion or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vicious cycle: بهترین معادل فارسی ش: ✅دور باطل Ir ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be around: ✅وجود داشتن ✅برقرار بودن ?Do you u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crack: ✔️ لطیفه گفتن، جوک گفتن ?Do you us ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immerse: معنای دوستان ✅ ( در کاری ) غرق شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intriguing: Is there any difference in your lif ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neglect: ✅نادیده گرفتن ✅بی توجهی کردن ?Is i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have a crack at: ✅ کوشیدن، آزمودن، ( عامیانه ) خود ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kick out: معنای دوستمون ✅kick out of sth به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binge watch: ?What do you usually do during a br ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fair weather: ✅ دوست ایام خوشی و بی نیازی - ( دوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catch up with someone: معنای دوستان ✅حرف زدن با کسی در مور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet up: معنای دوستمون ✅با قرار قبلی کسی را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shy away from: Do you like face - to - face conver ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sporadic: :Synonym - irregular - occasional ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneak in: معنای دوستان ✅یواشکی وارد شدن ✅قایم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to be into something: معنای کاربر محترم: ✔️ چیزی یا کاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

among others: بهترین معادل فارسی ش: ✅. . . و امثا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get along: ✅جور بودن ( با دیگران ) ، ساختن 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miss out on: معنای دوستمون ✅miss an opportunity ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

any single: Meaning used to emphasize that you ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from time to time: گهگاه - گاهی اوقات What do you oft ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stereotype: 🔷prototype نمونه اولیه ( قطعه و . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

onetime: معنای دوستان ( فقط ) یکبار، یک بار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

having said that: معنای دوستان اینم بگم که. . . ناگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

free of charge: . e. g . . . In fact, the software ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: 🔶 خود را آماده ( مقابله با وقوع ات ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

task list: لیست/فهرست کار ( روزانه یا . . . ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crave: از ته دل خواستن - غنج رفتن دل ✅ سخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

party animal: ?How do you usually spend your week ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punctual: ✅on time وقت شناس - خوش قول Which ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

general rule of thumb: بهترین معادل فارسی ش: حساب سر انگشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pressing: ✔️حاد - عاجل What are the advantag ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthritis: ( بیماری ) آرتروز - ورم مفاصل ?How ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tailored: ✅اختصاصی :Meaning made or changed ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if my memory serves me right: ✅ اگه حافظه م درست یاری بکنه ⭐ ( i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if my memory serves me right: ✅ اگه حافظه م درست یاری بکنه ⭐ ( i ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bullet points: ✅ آیتم های حائز اهمیت و کلیدی :Mea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outline: ✅طرح کلی ( بدون جزئیات ) - طرح ریزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

money pot: ✅قُلّک ( یا غُلّک ) . e. g Be car ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

money box: ✅قلک . e. g Be careful with errors ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

money box: ✅قلک . e. g Be careful with errors ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first and foremost: ✅ در درجه اول ✅ اول از همه ( اینکه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not my forte: :Meaning To not be one's area of ex ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

not my forte: :Meaning To not be one's area of ex ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not to brag: ?Are you good at math Well, ⭐not t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the first place: ✅ در وهله اول ( اینکه ) . . . ✅ او ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to his surprise: to her surprise to his surprise ✔️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to his surprise: to her surprise to his surprise ✔️ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's high time: ✅ دیگه وقتشه که . . . ✅ خیلی وقت پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well thought of: ✔️از نظر دیگران/عموم مردم خوب و پسن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well thought of: ✔️از نظر دیگران/عموم مردم خوب و پسن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclination: ✔️ ( فکر و احساس ) تمایل - گرایش - ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clear head: What do you do when you have a diff ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cantonment: ✅a large training camp ?What kind ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

professorship: . e. g I've just been appointed to ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissertation: ✅پایان نامه ( به ویژه پایان نامه ی ...

١ سال پیش

مدال‌های Farhood