نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound the alarm bells: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring the alarm bells: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay charges: بصورت رسمی کسی را به انجام یک جرم/ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laying an information: علیه کسی اعلام جرم کردن ( شفاهی یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay an information against someone: [حقوق] علیه کسی اعلام جرم کردن ▪️▪ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a claim on someone: a claim on someone ادعا علیه کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a claim on something: ادعا سر چیزی - سر چیزی ادعا داشتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring a charge home to a person: bring a charge home to a person اته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring something home to someone: [حقوق] اتهامی را گردن کسی انداختن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring something home: [استعاری] مطلبی را روشن ساختن برای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay a charge: بصورت رسمی کسی را به انجام جرمی مته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bring an action against someone: bring an action against someone علی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
credit a sum to someone: credit a sum to someone مبلغی را به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deposit with someone: deposit with someone پیش کسی امانت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discriminate against someone: discriminate against someone نسبت ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expatriate someone: expatriate someone ترک تابعیت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go bail for someone: go bail for someone کفالت کسی را کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inform against someone: inform against someone از دست کسی ش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay an embargo on: lay an embargo on در بندر توقیف کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay down the condition: lay down the condition شرط کردن چیز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay hand upon: lay hand upon [حقوق] وضع ید
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay on the table: lay on the table از دستور خارج کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge a complaint against someone: lodge a complaint against someone ع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
notify someone: notify someone به کسی اخطار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proceed against someone: proceed against someone علیه کسی دا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rebel against someone: rebel against someone به کسی یاغی ش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve a notice on someone: serve a notice on someone برای کسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stab at someone: stab at someone چاقو کشیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vest a property in someone: vest a property in someone ملکی را ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping protection: نوعی آپشن و سرویس بیمه ای که در حمل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping protection intact: بسته های نم گیر ( سیلیکاژل یا دسی ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
measuring device: دستگاه ها و گیج های اندازه گیری از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
job site: سایت کاری - محل فیزیکی اجرای پروژه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laydown yard: SYN: laydown area ▪️▪️▪️ انبار با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delivery packaging: ⭐بسته بندی تحویل همون نایلون و کیس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand over: تحویل دادن - واگذار کردن - مسئولیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
construction operations: عملیات ساختمانی - کارهای ساخت و ساز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooling passages: مسیرهای عبور سرما - لوله های سرمایش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tan number: یک نوع کد مالیاتی قید شونده روی تجه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist: Definition: 1 ) Oil mist is the aer ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist system: = oil mist lubrication = oil mist l ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication system: = oil mist lubrication = oil mist s ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication: = oil mist system = oil mist lubri ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication: = oil mist system = oil mist lubri ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
msds: = Material Safety Data Sheet
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Log: Noun گزارش روزانه عملیات/پارامترهای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
timber: Noun UK ✔️ تیر چوبی چهارتراش - تخته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toned legs: پاهای خوش فرم Paris Hilton showcas ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk in: بصورت چسبیده walk - in صفته و معناش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow fond of: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
line dry: خشک کردن لباس ها با آویزون کردنشون ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tumble dry: Verb خشک کردن لباس ها بعد از شستشو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pier: pier = موج شکن، مول یا هر ساختار دی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
responsible: Responsible authorities مقامات مسئو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch up on something: جبران کردن یه کار عقب افتاده یا معن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave something to imagination: چیزی رو به تخیل سپردن - چیزی رو به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waver: ▪️ waver = نوسان - پس و پیش روی - د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemline: noun the level of the lower edge of ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
instil: UK: instil US: instill ▪️▪️▪️ ins ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial strength: توان مالی - بضاعت/قدرت مالی SYN: f ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boast: معنای دوستان: دارا بودن - برخوردار/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial status: وضعیت مالی یک فرد - خانواده - شرکت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial background: اعتبار مالی یک فرد - خانواده - کمپا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial standing: اعتبار مالی یک فرد - خانواده - کمپا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to embark with: برای شروع کردن ( بحث در مورد چیزی م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
allocating funds: Collocation: اختصاص دادن بودجه به چ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a comfortable life: داشتن یک زندگی راحت و آسوده 💠 Wit ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is because: این امر به این دلیل است که - برای ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
devote a budget: اختصاص دادن بودجه معمولاً از طرف د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oral admission: oral admission دخول آلت تناسلی مردا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come back tomorrow: برید فردا بیاید
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know what to do: زمان درماندگی و واماندگی و نداشتن ر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at your service boss: چشم، چاکرتونم هستیم آقا. در خدمتیم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you need me anymore: دیگه فرمایشی ندارید؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیگه فرمایشی ندارید: 1 ) Do you need me anymore? 2 ) Do ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know what to say: نمیدونم چجوری واستون بگم . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
colic: معنای آبادیس: شکم درد ( شدید و ناگه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right boss: چشم آقا - رو چِشَم آقا e. g. A: Y ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cover costs: دراوردن خرج و مخارج چیزی یا کسی VE ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cover losses: The verb 'cover' is often used in t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put sanctions: Collocation تحریم کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask if they will feed us: بپرس ببین چیزی هم میدن بخوریم؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین هرکه نو شد قبله گاه مردمان شد: With cloth newly cut. You will be w ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what does it matter: عیب نداره بابا. . . چه اهمیتی داره ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's blood: خون گرفتن از کسی - خون کسی را گرفتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find the vein: پیدا کردن رگ زمان تزریق آمپول یا خو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play at being ill: e. g. A: Pull up your sleeve, get ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why are you here: اومدی اینجا چیکار؟ چرا اومدی - قصد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive arrows: پرتاب کردن تیر/پیکان به سمت چیزی یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feign ignorance: خود را به نادانی زدن - تظاهر به جهل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am all devotion: قربونت برم من e. g. You drove a h ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurt: VERB ۱ ) درد آمدن - درد کردن ۲ ) آس ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come and see us often: زود زود سر بزنی به ما زود به زود به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: 1 ) to leave a place and go somewhe ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وضع ناجور سلامتی: Follow me. . . you too, son. Your ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop crowding: شلوغ ش نکنید e. g. A: Stop crowdi ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
each one in turn: A: Stop crowding, each one in turn. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let something fall: نذار بیفته - نذار بریزه e. g. A: ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let something fall: let sth drop/fall/slip PHRASE If yo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may god forgive you: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدا بد نده: What's happened to you? ( If the ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in ten days: PHRASE In 10 days refers to ten day ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it's for you: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any problem: MEANING: any question or matter inv ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come and see me: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little lady: A: Did Dr. Johnson see her this mor ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
transaminase: MEANING: Transaminases or aminotran ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in quarantine: PHRASE قرنطینه کردن - در قرنطینه نگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high fever: تب شدید 💠 A: You will have a love ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fake or real: MEANING FAKE not true, real, or gen ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something fresh: باطراوت - تازه - سرحال - سرزنده نگه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choke: خفه کردن یا شدن 💠 C: Hey, you. I ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mouthful: یه لقمه - یه قلوپ - یه دهن پر - یه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appease: e. g. EU must not appease Viktor O ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut cost: COMPOUND ADJECTIVE تخفیف دار - تخفی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call out: اسمش میشه call - out ▪️▪️▪️ PHRAS ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tight end: e. g. Travis Michael Kelce ( /ˈkɛl ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hornblower: بوقچی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone's heart: Take someone's heart to cause anoth ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pry bar: میله ای فلزی/آهنی با سرهای خم شده و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pinch bar: نوعی اهرم با سر تیز که برای به حرکت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wrecking bar: نوعی اهرم جهت باز کردن درب فلزی یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ittar: ۱ ) روغن گل سرخ یا گل محمدی ۲ ) عطر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
attar: 🗣️ اَتِ ( رْ ) ۱ ) روغن گل سرخ ی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push someone over the edge: بصورت استعاری اشاره به این معنای دو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive someone over the edge: SYN: push someone over the edge - ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
henna: henna tattoo تتو حنایی - تتو حنایی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise concern: - ابراز نگرانی یا ناراحتی کردن - ش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise concern about something to someone: - در میان گذاشتن نگرانی یا ناراحتی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cessation of hostilities: e. g. Israel - Gaza war UN securit ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bubble level: تراز BUBBLE LEVEL - A tool emplo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody or something a wide berth: Alternative: give a wide berth to ▪ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equilux: 🗣️ اِکُ اِ لاٰکْس برابری طول مدت ز ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take something as read: take ( something ) as read idiom Br ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a reading of: خواندن - قرائت کردن TAKE A READIN ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ncr: *NonConformance Report* A nonconfo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social apathy: social apathy بی تفاوتی اجتماعی ⭐ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social differentiation: تفکیک اجتماعی social differentiatio ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dilute: [VERB] ۱ ) رقیق کردن - آبکی کردن ۲ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
air assault: حمله هوایی ( توسط هواپیما - موشک - ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conformity check: بررسی انطباقی - چک انطباقی ( در ای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
status index: اشاره به تدارک و تهیه و تولید مجموع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
theft: Theft دزدی Thief دزد She appeared ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
back and forth: Back And Forth ✔️ Dialogue, negotia ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
anxiety: اضطراب، تشویش، دلواپسی، سراسیمگی، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a pot of milk is ruined by a drop of poison: Something bad no matter how small c ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
count: [Verb] ⁦✔️⁩ اهمیت/ارزش داشتن، مهم ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بی خبری خوش خبری است: گفتار مشهور، با معادل انگلیسی: - I ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
summit: ✔️قله The most direct path to the s ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a rolling stone: :Alternative forms a rolling stone ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parking garage: ⁦✔️⁩پارکینگ مسقف که می تونه یه طبقه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خنده بر هر درد بی درمان دواست: گفتار مشهور، با معادل انگلیسی: A me ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shoots: جوانه گیاه وقتی که تازه داره از زیر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sound mind in a sound body: :Alternative forms A SOUND MIND LIV ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle: ◾ مهار کردن ( مسئله و مشکل ) ، برخ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب: ضرب المثل، با معادل انگلیسی: A miss ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suggest: 🔰اظهار کردن Iranian officials cal ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all that glitters glistens glisters is not gold: :Alternative forms all that glitter ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
renounce: 🔰 ( معمولا به طور رسمی و علنی ) صر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
rolling stone gathers no moss: 🔰a rolling stone gathers no moss🔰 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
customary: مرسوم و معمول و روتین It was custo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all things come to those who wait: :Alternative forms all things come ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
liability: ✅وبال گردن، مایه دردسر، بار روی دو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
به هر کجا که روی اسمان همین رنگ است: گفتار مشهور، با معادل انگلیسی: All ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
plead: ( در دادگاه ) مدافعه کردن، ( اتها ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good things come to those who wait: Alternative forms: all things come ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shattered: I just feel shattered احساس می کنم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
april showers bring may flowers: SAYING Meaning 1 ) The month of Ap ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
escalate: ( تنش و جنگ و غیره ) بالا گرفتن، تش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an apple a day keeps the doctor at bay: Alternative form an apple a day kee ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
assertion: ادعا ( claim= ) ⁦👁️I’ll couch ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
be careful what you wish for you just might get it: 🔰 ( be ) careful what you wish for ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surface: بیرون آمدن، درز پیدا کردن به بیرون ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an ounce of prevention is better than a pound of cure: :Alternative forms - prevention is ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be due to: ۱ ) از . . . ناشی شدن ۲ ) قرار بود/ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
better be alone than in bad company: گفتار مشهور، با معادل فارسی: *دلا خ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
linger: ✔️بجا ماندن، باقی ماندن، پا بر جا م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as you make your bed so you must lie in it: 🔰made one's bed. . . lie in it🔰 P ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unheard of: بی سابقه، هرگز رخ نداده/وجود نداشته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
better safe than sorry: OR it's better to be safe than sorr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
promising: ✔️نوید بخش نوید دهنده، ⁩امید بخش، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a man may work from sun to sun but a woman's work is never done: :Derived forms A woman's work is ne ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
issue: ✔️ ( موضوع یا سوال و غیره ) مورد بح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
better the devil you know than the devil you don't: OR better the devil you know OR b ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overwhelmed: معنای دوستمون: ⁦✔️⁩بهم ریخته ( از ل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a woman's work is never done: :Alternative form A man may work fr ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
at stake: معنای دوستمون: ⁦✔️⁩موضوع بحث، موضوع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bitter pills may have blessed effects: Something may be unpleasant or pain ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
battery: ⁦✔️⁩ضرب و جرح Sir Rod Stewart and ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a word spoken is past recalling: Alternative forms: A word ( once ) ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pick up: 👈pick up somebody👉 "I need you t ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
clothes don't make the man: 🔰clothes don't make the man🔰 You ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
associated with: مرتبط با - در ارتباط با Boris John ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barking dogs never bite: :Alternative forms barking dogs sel ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i dare you: Wear the low - cut blouse with your ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
burn one's bridges: SAYING 🔰burn your boats/bridges🔰 ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
an apple a day keeps the doctor at bay: Alternative form an apple a day kee ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beauty is in the eye of the beholder: :Alternative forms in the eye of th ...
١١ ماه پیش