Farhood - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

start up: ( موتور و غیره ) روشن کردن e. g. ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hereditary governance: حکومت موروثی 💠 Iran’s succession ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slurry pump: 🗣️[سْ لاریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ لِ ریٖ] � ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slurry: 🗣️[سْ "لا"ریٖ] 🇬🇧 🗣️[سْ "لِ"ریٖ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solitude: [NOUN] 🗣️[ساٰ "لِ" تود] اشاره دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withstand: withstand/whistle سوت زدن/تاب آور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shutter: Shutter Vs blinds shutter= کرکره ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confide: ( راز یا امور خصوصی خود را با کسی ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reimburse: ✓ ( پول خرج شده یا پرداخت شده را ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step out: . e. g I have a friend named Sarah ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make an appointment: MEANING: a formal arrangement to me ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

smite: ( با by ) تحت تاثیر قرار گرفتن، مجذ ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hideous: The campaign against the UN’s human ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go south: Head ( Go ) South ✔️ Decline, get w ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

last longer: بیشتر دووم آوردن، دیرتر خالی شدن ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concise: مختصر و مفید Do you sometimes prefe ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cervical mucus: مخاط دهانه رحم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy crap: خدای من!

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intimate: VERB معنای دوستان: تلویحا اعلام کرد ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outright: واضح، آشکار e. g. That's an outri ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get started: ۱ ) شروع کردن انجام یک فعالیت - دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quarterly: فصل نامه ( مجلات و نشریات ) e. g. ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pork: The meat produced from a pig is cal ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habitat: [NOUN] 🗣️[هَ بِ تَت] سکونتگاه - ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه کرد: expense

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appall: VERB شوکه و وحشت زده شدن - بهت زده ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resentment: رنجش، دلخوری it still stirs resent ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crisis: "crisis" n 🗣️[کراٰی "سِس"] "cr ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

congested: ✅شلوغ - پر ازدحام In what type of ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so long: این همه وقت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

converge: Verb توجه داشتن بیک نقطه یا یک مقصد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overnight: یه شبِ - یه شبه Still, many feel t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verification: معنای دوستان: صحت /درستی سنجی - راس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

associated: ADJECTIVE مرتبط - مربوطه - وابسته - ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curtail: SYN Reduce - Limit کاستن از - کاهش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glancing: Jack caught him a glancing blow on ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cudgel: [Idiom] take up ( the ) cudgels on ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patronize: VERB رئیس وار رفتار کردن - ( تداعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

halve: نصف شدن ( حجم، مقدار یا اندازه چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

puff: هن هن کردن، نفس نفس زدن "I ran al ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precipice: 🇬🇧 پرِ سی پیٖس 🇺🇸 پرِ سِ پیٖس ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

junkie: ✅خوره ( تو هر زمینه ای مصداق داره ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salesclerk: e. g. The salesclerk said they didn ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

streak: He has a mean streak in him یه میل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

since: تاکنون Trump’s earnings and title ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contrary to: contrary to popular belief برخلاف ب ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well played: کار ت خوب بود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tips: انعام ( گارسون رستوران و غیره ) ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

aligned: همسو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grand: ۱ ) مجلل، بسیار عالی با شکوه، ۲ ) ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

proceed: دنبال کردن کار یا اقدامی که از قبل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by then: A: I can make an appointment for te ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cognitive decline: زوال ذهنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

snuggle: She snuggled close up to him دختره/ ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streamlined: Meaning: something that has been st ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up for: ◾come up for something [no passiv ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

subject to: معنای دوستمون: ✔️ منوط به subject ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

freed: Recently freed from the service of ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

that's the one: that's the one. خودشه. ⭐⭐⭐ is t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

keep away from: دور نگه داشتن ( کسی/چیزی ) از ( کسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

keep your head down: سرت به کار خودت باشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ardent: دوآتشه . . . None of those points ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

anxiety: اضطراب، تشویش، دلواپسی، سراسیمگی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reckless: He brought about his company's coll ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

jersey: پیراهن ورزشی که بازیکنان فوتبال آمر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

authorize: اجازه دادن، مجوز صادر کردن Who au ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

phony: آدم های که رفتار و کردار متظاهرانه ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

retain: ⁦✔️⁩حفظ کردن - از دست ندادن 👉🏿 Sh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flattering: بهتر از واقعیت نشان دهنده

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strip: VERB محروم کردن از منع کردن از سلب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slip out: یواشکی خارج شدن، یواشکی بیرون رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

draw on: معنای دوستمون: ✔️مورد استفاده قرار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

parking garage: ⁦✔️⁩پارکینگ مسقف که می تونه یه طبقه ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cope with: ✅ از عهده چیزی برآمدن 1 ) Why woul ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cleavage: ⁦✔️⁩شکاف سینه ⁦✔️⁩چاک/فاصله بین پست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cross section: قشرهای مختلف The study group was s ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stain: 🔷 لک ( لباس و غیره ) Red wine lea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

outrageous: ۱ ) شرم آور، غیرمتعارف، زننده، توهی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sway: ✓ تحت تاثیر قرار گرفتن یا قرار دادن ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consequential: ۱ ) دارای اهمیت - مهم - پراهمیت ۲ ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obscure: [VERB] 🇺🇸 [اِبْس کیور] 🇬🇧 [اِبْ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dare: 🗣️ [دِر] ✓ روی ( انجام عملی را ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spank: 🗣️ سْ پَنک در کونی زدن ( با دست ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eel: 🗣️ [ایٖل] مارماهی DEFINITION: Eel ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strip club: استریپ کلاب ( Strip Club ) یا کلوپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greet: سلام کردن یا دادن - خوش آمد گفتن - ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lacoste: Lacoste S. A. is a French luxury sp ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrug off: خود فعل shrug به تنهایی بمعنی شانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agility: ✔️چالاکی - چابکی . e. g According ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overwhelmed: معنای دوستمون: ⁦✔️⁩بهم ریخته ( از ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: adj زیادتر از تاب و تحمل - تحمل ناپ ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

niche: ⁦✔️⁩خاص پسند [Adjective] 1 ) As ne ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

DIP: NOUN ✔️ شیرجه - آب تنی ( به مدت کوت ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

turn into: عامیانه: شدن ( از وضعیتی به وضعیتی ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

adversely: ✅ به طرز نامطلوب We need all the h ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strive: Verb سخت کوشیدن برای نیل به هدف - ج ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hinge: ⁦✔️⁩لولا A little bit of oil works ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

linger: ✔️بجا ماندن، باقی ماندن، پا بر جا م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

shattered: I just feel shattered احساس می کنم ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

long lasting: صفت: - بلند مدت، دراز مدت e. g. lo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laden: Laden ( oil ) tanker تانکر نفت بارگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

brace: 🔶 خود را آماده ( مقابله با وقوع ات ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embark: ( مسافرت یا فعالیت به خصوصی را آغاز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cognitive: معنای دوستمون ✅ادراکی - شناختی - به ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quitter: آدم پاپس کش آدم ای که وسط کار کم می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

look back on: 1 ) یاد گذشته و خاطرات افتادن 2 ) ب ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flail: ✅کوبیدن ( تهاجم و حمله نظامی با توپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

deed: کردار، عمل His family could not u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tense: ⁦✔️⁩پرتنش He managed to change the ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treat: VERB محافظت کردن ( با استفاده از ما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

evolve: ✔️تکامل یافتن، دگرگونی پیوسته یافتن ...

١ سال پیش

مدال‌های Farhood