دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
انتظامات: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: سمبالان sambālān ( خراسانی ) سامانل sāmānel ( سامان با پسوند جمع لکی اِل )
انتظام: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: سمبال sambāl ( خراسانی )
شاهد: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ویگاه vigāh ( پارتی ) گوکاس gukās ( پهلوی ) گواه govāh ( دری )
عایق حرارتی: عایق و حرارت دو واژه ی عربی است که پسوند پارسی ی به حرارت افزوده شده است؛ همتای پارسی این است: فاشکوی گرمایی fāŝkuye - garmāi ( سغدی: فا ...
عایق: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: فاشکو fāŝku ( سغدی: faŝkux )
جدیدترین ترجمهها
سانکو چنان خسته و کوفته به ارباب خود پیوست که حتی یارای پاشنه زدن به پهلوی خرش را هم نداشت. . Sancho reached his master so limp and faint that he cou ...
جدیدترین پرسشها
اصل فتوای تحریم تنباکوراز میرزا حسن آشتیانی است یا میرزای شیرازی؟
تعریف مدیریت دانش چیست و چه رابطه ای با مطالعه کردن دارد؟
تنها معنی ستیا در سغدی و پهلوی، هستی می باشد و در سنسکریت فعل است به معنی پژواک؛ پس معانی مانند بانوی نجیب و یا روزگار و ...سندیت ندارند.
فرهنگ بزرگ سخن کامل شده ی فرهنگ معین است.
جدیدترین پاسخها
معنی بیت زیر جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)
از زمانی که جان در تن دمیده شد، (انسان زاده شد) تن به دنبال آسایش جان نرفت و به دنبال تامین نیازهای خودش بود؛ همچنان که تیر را کمان پرتاب می کند ولی خودش دنبال تیر نمی رود
درک دریافت شما از این شعر چیه؟ چه نتیجه ای میشه ازش گرفت کسی نیک ببند به هردو سرای که نیکی رساند به خلق خدای
هر چه از این دست دهی، از آن دست خواهی گرفت.
what about the animals در باره حيوانات چطور؟ but what about the devil اما شيطان چي؟ What about the dancers رقاص ها چطور ؟ What about the other درباره اون يکي چي ؟
When I have made up my mind to do a thing, no one short of Providence can put me off وقتی که من تصمیم به انجام کاری گرفتم، فقط خدا می تواند سد راه من شود.
Well, then let me take a shot at Mr. Bellec. خوب پس انگار من باید شانسم را با این آقای بلک امتحان کنم ?You wanna take a shot at me ميخوهاي کارم را تمام کني؟ Less likely they'll risk tak ...