فرشته عاج - جزئیات مدال‌ها

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

casualty: تلفات برای حوادثی مثل زلزله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

old as the hills: بسیار قدیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

old as the hills: بسیار قدیمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: دو سو گرا، دودل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold with: موافق بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold with: I don't hold with testing cosmetics ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

facially: بیشتر زمانی به کار میرود که فقط چهر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commiserate: تسلی دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

commiserate: تسلی دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pull through: خوب شدن و بیماری را پشت سر گذاشتن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pull through: خوب شدن و بیماری را پشت سر گذاشتن. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get round: یکی از معانی این فعل پخش شدن خبر اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hang back: میتواند معادل اصطلاح بی خیال شدن با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rookie: در زبان فارسی عامیانه معمولا از واژ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

undercover officers: ماموران مخفی یا ماموران لباس شخصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

undercover officers: ماموران مخفی یا ماموران لباس شخصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the very: دقیقا همان به عنوان مثال This is th ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bummer: ضد حال یا ناخوشایند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

expansive: به جای very wide معمولا این صفت به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

snub: امتناع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a penny saved is a penny earned: قناعت توانگر کند مرد را

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bleak: یاس آور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

old wives' tale: حرف خاله زنکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

point of honor: مسئله حیثیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

classic you: همون آدم سابقی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

facially: چهره ی پسرها شبیه به هم است.

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های فرشته عاج