پیشنهادهای 🔷 فرهنگستان زبان و ادب فارسی (٩٥٧)
🇮🇷 راهیده واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: راه رفته، راه رفته شده
🇮🇷 راهندگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: راهنده بودن، راه رونده بودن
🇮🇷 راهنده واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: راه رونده
🇮🇷 به هر سان پیوندواژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 چمار: به هر روی، به هر شکل، به هر حال
🇮🇷 نیاختش واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاز شدن
🇮🇷 نیازش واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاز کردن
🇮🇷 نیازنده واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاز کننده
🇮🇷 نیازیکی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیازیک بودن
🇮🇷 نیازیک واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاز گونه ( زاب از واژه ی نیاز )
🇮🇷 نیاختاکی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاختاک بودن ( بازگرد شود به نیاختاک )
🇮🇷 نیاختاک واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: آنچه نیاز است ( همتای پارسیِ واژه ی مایلزم )
🇮🇷 نیاختن کارواژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: نیاز داشتن ( دیسه ی دیگرِ نیازیدن )
🇮🇷 🇮🇷 پرواختن کارواژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: پرواز کردن ( دیسه ی دیگرِ پروازیدن )
🇮🇷 آشناییگی واژه ای پارسی است 🇮🇷
🇮🇷 خوبیگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: خوبی بودن ( همتای پارسیِ واژه ی زشت و من درآوردیِ خوبیت )
🇮🇷 ایرانیگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: ایرانی بودن ( همتای پارسیِ واژه ی زشت و من درآوردیِ ایرانیت )
🇮🇷 برزاکی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: برزاک بودن ( بازگرد شود به برزاک )
🇮🇷 برزاک واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: آنکه می برزد، آنکه تمرین می کند
🇮🇷 برزیکی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین گونه بودن، برز گونه بودن
🇮🇷 برزیک واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین گونه، برز گونه ( زاب از واژه ی برز )
🇮🇷 برزایی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار:تمرین گری، تمرین کننده بودن
🇮🇷 برزندگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین کننده بودن
🇮🇷 برزا واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین گر، تمرین کننده
🇮🇷 برزاندن کارواژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 چمار: تمرین دادن
🇮🇷 برزش واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین
🇮🇷 برزنده واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین کننده
🇮🇷 برزیدگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: تمرین یافته بودن
🇮🇷 زیفتگی واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: زیفته بودن، زیباشده بودن
🇮🇷 زیفته واژه ای پارسی است 🇮🇷 چمار: زیبا شده
🇮🇷 همتای پارسی: آمادیکی 🇮🇷 یا آمادی
🇮🇷 همتای پارسی: آمادیک 🇮🇷 یا آماد
🇮🇷 همتای پارسی: آشتایی 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: آشتایی 🇮🇷
🇮🇷 زیفتن کارواژه ای پارسی است 🇮🇷 دیسه ی دیگر زیبیدن
🇮🇷 همتای پارسی: گرداننده 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: توانستگی 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: توانسته 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: شناختگی 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: شناخته 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: شناساک 🇮🇷 شناس آک ( همتای پارسیِ ما در عربی )
🇮🇷 همتای پارسی: نیاخته 🇮🇷 ( از کارواژه نیاختن، نیازیدن )
🇮🇷 همتای پارسی: نیازاک 🇮🇷 نیاز پسوند آک ( همتای پارسیِ ما در عربی )
🇮🇷 همتای پارسی: آیَفتاک 🇮🇷 آیَفت پسوند آک ( همتای پارسیِ ما در عربی )
🇮🇷 همتای پارسی: پادیگی 🇮🇷 پاد پسوند ایگی ( همتای پارسیِ ایَت در عربی )
🇮🇷 همتای پارسی: گزارده 🇮🇷
🇮🇷 همتای پارسی: گزارنده 🇮🇷
🇮🇷 دستیاختگی واژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 همتای بیگانه: توسل شده بودن
🇮🇷 دستیاخته واژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 همتای بیگانه: توسل شده
🇮🇷 دستیازی واژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 همتای بیگانه: توسل
🇮🇷 دستیاز واژه ای برساخته از فرهنگستان است 🇮🇷 همتای بیگانه: متوسل