سعید امدادی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sprawling suburbs: در ایران : حاشیه شهر شهرک ها منظور ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعیین کردن سرنوشت: We make our own luck. خودمون سرنوش ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well can i say: چی بگم والّلاه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

right and left: Left and right صحیح است. She has ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as such: به معنی واقعی کلمه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i reckon not so: گمان کنم آره یا نه Can you fix my c ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if you need extra hands: اگر کمک میخای

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by my reckoning: با حساب کتاب من

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thinking clearly: حواس خود را جمع کردن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let it play out: به حال خودش رها کنید کاریش نداشته ب ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run down: سلام خدمت دوستان، واژه زیبا، شیک و ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

due: سلام خدمت عزیزان و اساتید، واژه زی ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a patronizing manner: منش تحقیر آمیز نگاه از بالا - طرف ر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a patronizing attitude: نگاه از بالا به پایین انداختن

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deadlocked talks: گفتگو های بی سر انجام

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storied history: تاریخ درخشان

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

act of sabotage: خراب کاری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be on red alert: آماده باش بودن The army was on red ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cynical: آدم منفی باف، Cynic را کلبی ها معن ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوره فشرده: Intense period

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intense period: دوره فشرده

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put ones imprint on: نقش خود را به خوبی ایفا کردن

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

working women: زنان شاغل

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outpace: پیشی گرفتن

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we miss your presence: دلمون برات تنگ میشه

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fancy free: احمد بی غم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

group minded: شخص گروه محور

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qualifying exams: من از دانستن لذت می برم با دیدن هر ...

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

authoritative copy: کپی واقعی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insufficient room: فضای ناکافی

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bring to the attention of: به استحضار می رساند که. .

١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take care of problem issue matter: رسیدگی کردن به یک مشکل

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امری نیست: Is there anything else I can help y ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drama: فیلم فیلم یا نمایشی که یک روایت جدی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sing someone's praises: تعریف کسی رو کردن

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curfew was imposed: محدودیت اعمال شد.

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ancillary equipment: لوازم کمکی فرعی نه اصلی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

without any reservation: بی قید و شرط

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remembered vaguely: خاطره محو از چیزی داشتن به سختی چیز ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go to: پاتوق ، در مورد مکان در مورد افراد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have a major impact on: تاثیر بسزایی داشتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have a huge effect on: تاثیر شگرفی گذاشتن بر

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاوان دادن: pay for تاوان دادن هزینه دادن we a ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the burden of proof is on your shoulder: مسوولیت اثبات این ادعا بر عهده خودت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it'll be a while: کمی زمان لازم است طول می کشد

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what a load of rubbish: چقدر مزخرفه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up: سلام خدمت دوستان و کاربران محترم، ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

back lane: کوچه پس کوچه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feed: در فضای اینترنت و مجازی، واژه feed ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deductions: کسورات

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in one's care: برعهده کسی Place in someone's care ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clear the throat: سرفه کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temptful: وسوسه انگیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive: با عرض معذرت، این اصطلاح هم در متون ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lonely place: مکانی دورافتاده یا پرت

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airtight alibi: دلیل محکم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sprawling city: شهر درندشت

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not waste word: پر حرفی نکردن حاشیه نرفتن خلاصه مفی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wasted on someone: سگ خور شدن I'm not going to serve t ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rapport: این واژه دقیقا معادل " آرامیز سازدی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

there is no escape: چاره ای نیست گریزی نیست

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trademark: مخصوص یک نفر یک چیز خاص مشهور شناخت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

due: سلام خدمت عزیزان و اساتید، واژه زی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thunderous applause: تشویق های کر کننده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give due credit: حق اش رو باید ادا کرد

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gratified his hunger: یه چیزی خورد تا گرسنگی اش رفع شود

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick up: سلام خدمت دوستان و کاربران محترم، ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intuitive sense: حس درونی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay together: هوای همدیگر را داشتن Stick together ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

may your efforts pay off: انشاالله نتیجه تلاش هایت رو ببینی ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personal milestone: نقطه عطف در زندگی یک فرد مثل امتحان ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platform heels: کفش پاشنه بلند زنانه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is as it is: همان است که جود دارد

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

worthy of notice: قابل توجه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the minutes: صورت جلسه شرح مذاکرات مفاد جلسه Tak ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contain yourself: خودتو نگهدار خودتو کنترل کن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to leave on trip: شروع به مسافرت کردن

٧ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

follow argument: متوجه شدن، که منظور در کنفرانس ها ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel insecure: خیالت جمع نیست خیالت راحت نیست

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obtain a qualification: کسب مهارت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to leave course: حذف درس

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grandiosely: بزرگ نمایی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interactive: دوطرفه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self confessed: تابلو واضح گویا

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stopgap measure: چاره موقتی کار راه انداز اقدام موقت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set boundaries: حد و مرزی قایل شدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

find other outlets: تدابیر دیگری باید اندیشید راههای دی ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

housekeeping staff: نظافتچی های هتل پرسنل نظافت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual frustration: محرومیت جنسی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tried and trusted: ردخور نداره مو لای درزش نمیره مطمئن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a little further on: کمی آنطرف تر

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lucrative profession: شغل پر درآمد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public esteem: افکار عمومی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public regard: افکار عمومی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reckon with someone: باید حساب پس بدی باید که جوابگو باش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

detonate a mine: انفجار معدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head table: میز اصلی که فامیل عروس و داماد را ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

keen sight: تیز بین

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

display of: با حالتی از

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common phrase: عبارت کاربردی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heat sealer: دستگاه بسته بندی حرارتی از آنهایی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

streamliner: نوک تیز مناسب برای شکافتن مقاومت هو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cartridge pen: خودنویس fountain pen روان نویس

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back home: شهر خودم

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

battling against floods: اقدامات لازم در برابر سیل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set your mind at ease: بزارین خیالتون رو راحت کنم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

newspaper clips: بریده روزنامه اخبار منتخب و کوتاه ا ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash in on something: پول درآوردن از مناسبت ها و رویدادها ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love life dynamics: بده بستان های زندگی متاهلی آنچه از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as is often the case: معمولا

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broad brushstrokes: توضیح ناکافی و سرهم بندی کردن توضیح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cranny: شیار روی چوب درخت درز داخل دیوار شک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low toned muttering: ترکی: مرتلانماک زیر لب غرغر کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foofaraw: سوسول بازی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i take the fifth: ترجیح میدم حرف نزنم

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

step up security: امنیت چیزی یا جایی را ارتقا دادن

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yoke of oxen: یک جفت گاونر شخم زن که با یک یوغ به ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just the usual: در جواب احوالپرسی، به معنی اوضاع مث ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tuight budget: کاهش بودجه صرفه جویی مالی بی پولی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

citation count: تعداد استناد، عبارت از تعداد موارد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buck passer: اوز گه لرین بوینونا سالان، باشدان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apologue: حکایت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the body: داخل کتاب ، متن ( یعنی در متن اصلی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rapid hike: افزایش سریع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attested copy: کپی برابر اصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blackthorn: آلو بخارا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dried plum: آلو بخارای خشک شده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burning passion: علاقه وافر عشق سوزان شور سرشار اشتی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do an essay: شرح حال خود را در قالب مقاله ای نوش ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do a course: درس خواندن در یک دوره تحصیلی شرکت ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a stream of: طیفی از مجموعه ای از

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in brackets: داخل کروشه داخل پرانتز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's now by far: الان با فاصله زیاد الان به وضوح

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

customary manner: روش رایج روال مرسوم شیوه شناخته شده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continued practice: کار همیشگی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyish style: Boyish style یا boyish clothes لباس ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock checking: انبار گردانی Cycle counting. انبار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in disgust: از روی نفرت، انزجار و خشم

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am screwed: بیچاره شدم با عرض معذرت: به. . . . ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was utterly ravished: بی نهایت لذت بردم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fight you own battles: خودت باید از پسش بر بیای کار خودته

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right spirit: کارت درسته

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kinaesthesia: موقعیت و حرکت اعضای بدن خود را آگاه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glow of: حس خوب ، حس مثبت They felt a glow ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

display name: Display name در جی میل و هنگام فرست ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

genius trick: ترفند خلاقانه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mom of two: مادر دو بچه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atoner: نادم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guilt trip someone into doing something: 1 - مقصر نمایی 2 - برای رسیدن به خو ...

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

star of life: این نماد "ستاره زندگی" نامیده می شو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scarred for life: باقی ماندن آثار زخم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skip: صرف نظر کردن نیز یکی از معانی بسیار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memorial plaque: لوح یادبود

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are the ones who: ما کسانی هستیم که. .

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

den of sin: محل خلاف کاری - لانه شیطانی - خلوت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the late lamented: بزگوار مرحوم

١٠ ماه پیش

مدال‌های سعید امدادی