Eis_gaming.yt - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be short: there is not enough food'

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not be one: something that is not what one enjo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the apple of somebody: someone that ones like a lot

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

log duration: طول مدت سیستم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavy loads: بار سنگین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sand dunes: تپه های شنی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاسمپور: فرزند قاسم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

education edition: ورژن اموزشی، نسخه آموزشی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

submarine: زیر دریایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look around: به دور و بر نگاه کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

look ahead: پیش بینی کردن If you look ahead, yo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

port holes: پنجره های قایق یا کشتی ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

achievement: موفقیت، دستیابی Success

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

develop: ایجاد کردن، پرورش دادن، توسعه دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rumor: شایعه، پخش کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

judged: قضاوت شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hollow: توخالی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paws: پنجه ها

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geoformal: انرژی زمین گرمایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنر معماری: Architecture

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بحر: بحر=دریا بر ( عربی ) =خشکی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

symptoms: Signs of deasses علایم، نشانه ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nausea: حالت تهوع

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vomit: استفراغ کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سخیف: کم خرد، کم عقل، سست، ضعیف

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barge: قایق ته پهن، کشتی بزرگ برای حمل بار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rug: قالیچه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cursor: زمانی که ما می خواهیم در کامپیوتر ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

royale: سلطنتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

royale: سلطنتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

train schedules: Train program, برنامه قطار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sea levels: سطح آب دریا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to do military service: رفتن برای انجام خدمت سربازی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sillables: وسایل قابل استفاده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

framed you: شما را گول زد، شما را قاب کرد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hesitated: مکث کردن، تردید کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

libit: Angry, furious

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gorjes: زیبا، pretty

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent assault: حمله وحشیانه حمله خشونت وار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treated unfairly: رفتار ناعادلانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a millennium: نشان دهنده هزار سال است. 1000 year ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

couchsurfer: افراد عضو کمپین coach surfing کمپی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alternative moments: لحظات جایگزین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brilliant shipbuilders: کشتی سازان ماهر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feminist movement: جنبش طرفدار حقوق زنان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political thinker: Political scientist

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lie convincingly: lie in a way that people believe yo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nourish to flourish: eating to be successful

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gagged down: close mouth

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key role: نقش اساسی

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seniors: پایان سال

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on purpose: از قصد، کار عمدی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clash royale: نبرد سلطنتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curious: کنجکاو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conservationist: دوستدار محیط زیست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

التن: رهبر گروه یا جامعه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

avoid traffic: جلوگیری از ترافیک

٤ ماه پیش

مدال‌های Eis_gaming.yt