Nazanin Ehsani - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imbibe: پذیرفتن و تحت تأثیر قرار گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well trodden: پیموده شده

٥ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٦ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neatly: - ( گفتن چیزی یا انجام دادن کاری ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

neatly: - ( گفتن چیزی یا انجام دادن کاری ) ...

٦ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spontaneously: - بدون برنامه ریزی قبلی - در لحظه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spontaneously: بی مقدمه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

concrete: عینی، ملموس

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reification: عینیت بخشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reification: عینیت بخشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

few and far between: اندک، به ندرت، بسیار کم، نادر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

few and far between: اندک، به ندرت، بسیار کم، نادر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive: عزم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

neatly: شسته رُفته

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dramaturgy: - نمایش پردازی - فن و هنر نگارش نم ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come about: ( فرصت ) دست دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rationalization: بهبود اوضاع کار با حذف نیروها و تجه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rationalization: بهبود اوضاع کار با حذف نیروها و تجه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

recap: جمع بندی ( نکات مهم یک بحث )

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thingness: چیزی بودن، واقعی بودن، وجود داشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of somebody’s something’s own accord: به اختیار خود، بدون اجبار

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lion’s share: سهم عمده

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lion’s share: سهم عمده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finisher: برنده نهایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finisher: برنده نهایی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

commission: سفارش تولید ( چیزی )

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

track down: رد ( کسی یا چیزی را ) زدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clearing rights: گرفتن مجوز قانونی ( برای آثار تلویز ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bursary: کمک هزینه تحصیلی ( که از دانشگاه یا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bursary: کمک هزینه تحصیلی ( که از دانشگاه یا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff redundancy: تعدیل نیروی کار مازاد

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lay bare: پرده برداشتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay bare: پرده برداشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

think about: به ( احتمال وقوع چیزی ) فکر کردن : ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

think about: به ( احتمال وقوع چیزی ) فکر کردن : ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shrift: :get/be given short shrift به سرعت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrift: :get/be given short shrift به سرعت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the writing is on the wall: said to mean that there are clear s ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the writing is on the wall: said to mean that there are clear s ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

call the tune: - حرف آخر را زدن - فصل الخطاب

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call the tune: - حرف آخر را زدن - فصل الخطاب

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eye candy: ایجاد جاذبه بصری که معمولاً محتوای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eye candy: ایجاد جاذبه بصری که معمولاً محتوای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the million dollar question: A question that is very important a ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over somones head: Beyond someone's ability to underst ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unexpectedness: بداهه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spark: در سینما به کسی میگویند که مسئول بر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

haemorrhage: - ریزش مخاطب ( شبکه تلویزیونی ) - ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haemorrhage: - ریزش مخاطب ( شبکه تلویزیونی ) - ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

viewing figures: تعداد مخاطبان یک برنامه تلویزیونی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viewing figures: تعداد مخاطبان یک برنامه تلویزیونی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attach: رایزن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perpetrator of violence: عامل خشونت

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crack house: مکان مصرف و خرید و فروش مواد مخدر

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crack house: مکان مصرف و خرید و فروش مواد مخدر

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conscious awareness: آگاهی خودآگاه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conscious awareness: آگاهی خودآگاه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quite simply: از این اصطلاح برای تاکید برای راستی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quite simply: از این اصطلاح برای تاکید برای راستی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gloss over: خودداری از صحبت درباره چیزی که ناخو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gloss over: خودداری از صحبت درباره چیزی که ناخو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heteroglossia: وجود دو ( یا بیشتر از دو ) دیدگاه د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heteroglossia: وجود دو ( یا بیشتر از دو ) دیدگاه د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backstory: روند تشریح کاراکترها ( در فیلم/داست ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ladette: - زن جوانی که مایل است مانند مردهای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public service broadcasting: پخش برنامه رادیو و تلویزیونی بر مبن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muppet: احمق، کودن، خنگ

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muppet: احمق، کودن، خنگ

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voyeurism: چشم چرانی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

voyeurism: چشم چرانی

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

larger than life: someone who is larger than life is ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climb the wall: عصبانی شدن تا حدجنون If she makes ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sensationalist: اغراق آمیز

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensationalist: اغراق آمیز

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nosiness: - فضولی - سرک کشیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tear away: سرکش، شرور a young person who behav ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tear away: سرکش، شرور a young person who behav ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

progressively minded: Open - Minded روشنفکر

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mise en sc�ne: میزانسن ( در سینما و تلویزیون )

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estranged: - estranged wife/husband زن یا شوهر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

estranged: - estranged wife/husband زن یا شوهر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concede: تغییر رفتار بر اساس موقعیت : CHANG ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tease out: - بیرون کشیدن ( اطلاعات، حقیقت و . ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tease out: - بیرون کشیدن ( اطلاعات، حقیقت و . ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well trodden: پیموده شده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work through: 1 - کنار آمدن ( با مشکلات یا مسائل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

work through: 1 - کنار آمدن ( با مشکلات یا مسائل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take account: در برداشتن/در نظر گرفتن/ به حساب آو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take account: در برداشتن/در نظر گرفتن/ به حساب آو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fame conferring: شهرت آفرین

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remotely: سر سوزن، خیلی کم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

remotely: سر سوزن، خیلی کم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard to gain: دور از دسترس

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imbibe: پذیرفتن و تحت تأثیر قرار گرفتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imbibe: پذیرفتن و تحت تأثیر قرار گرفتن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glimpse: نگاه گذرا

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glimpse: نگاه گذرا

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obvious: مسلم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obvious: مسلم

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undeveloped: خام، ابتدایی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dog eats dog: - خودخواهی و بی رحمی - قانون جنگل

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astroturfing: ایجاد کمپین های عمومی ساختگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barely: only just: فقط و فقط

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outrageous: تکان دهنده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

packet sniffing: سرقت اطلاعات در شبکه کامپیوتری

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

picket sign: پلاکارد

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take time off: مرخصی گرفتن / به مرخصی رفتن

٦ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

مدال‌های Nazanin Ehsani