دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٦,٥٦٤
رتبه در دیکشنری
٧١٧
لایک
٦٧٩
دیسلایک
١٢٥
جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
٠
کمرنگ شدن بی حال شدن ناتوان شدن یا از حال رفتن
١ ماه پیش
٠
He was cured of cancer او از سرطان شفا یافت یا درمان شد She was cured of her fear او از ترسش رها شد He was cured of his addiction او از اعتیادش خلاص ...
١ ماه پیش
٠
به نظرم تو این عبارت واژه twin به صورت صحیحش به این شکله twine که درین صورت گاهی به معنای حلقه زدن دور چیزی هم میآید و یا به معنی چنبره زدن هم میآید
١ ماه پیش
٠
بی حال - فسرده
٨ ماه پیش
٠
در آن مقطع
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.